حجةالاسلام آقا سید محمد ابراهیم حسینی (صدر)نقل فرمودند که: من در سال 1374 در روستایکرزان از توابع تو یسرکان منبر می رفتم. روز تاسوعا بود. با میزبان خود آقای محمودافشاری، برای گردش به صحرا رفتیم. پدری با دو فرزندش را دیدیم که لوبیا قرمز میکاشتند. بعد از سلام و احوال پرسی، سخن از توجه خداوند بزرگ به بندگان و معجزهائمه اطهار (علیه السلام) به میان آمد. آقای کریم کرزانی داستان جالبی را برای مانقل کرد که: یکی از بچه ها به نام عباس، فردی است بسیار متدید و دقیق در تکلیف شرعیکه و همسر خود زندگی می کند. روزی از محل کار خود خارج شده، به سوی منزل میرود. در بین راه صدای دختری به گوشش می رسد که ایشان را با نام صدا می زند. وقتیکه برمی گردد، دختری زیبا با قیافه بسیار دلفریبی را مشاهده می کند. آن دختر اظهارمی کند: عباس من عاشق تو شدم و در خواست ازدواج با تو را دارم. عباس با شنیدن اینکلام در حالی که از اتهام مردم هم هراسان است که در کوچه با چنین دختری مشغول صحبتگردیده، گفت: من همسر و مادری در تحت تکفل خود دارم و هیچ گونه توانایی اداره دوهمسر و مادر را ندارم. او اظهار می کند که از شما توقع مخارج و غیره را ندارم،بلکه نیازهای مادی شما را هم هر چه باشد برطرف خواهم کرد.
عباسمی گوید چون نمی خواستم در جایی که مردم متوجه بودند با او صحبت کنم، تا مباداآبرویم خدشه دار شود، لذا بی اعتنایی کرده و به سوی منزل روانه شدم. وقتی به منزلرسیدم دیدم جلوتر از من آمده و در منزل نشسته. گفتم: من تا امروز اصلاً تو را ندیدهام تو چطور ندیده عاشق من شده ای؟ گفت: من از طایفه جن هستم، انسان نیستم ولیچکنم، عاشق و دلباخته تو شده ام، از تو تقاضای ازدواج دارم و تمام زندگی ترا تضمینمی کنم که با خوشی زندگی کنی.
عباسمی گوید او هر چه اصرار می کرد، من مخالفت می کردم تا اینکه گفت: عباس، من می روم،تو تا فردا و همسرت م کن. در همین حال مادر و همسرم که نشسته بودند،گفتند: عباس گویی تو با کسی صحبت می کنی، ما که غیر از تو کسی نمی بینیم، من جریانرا شرح دادم، مادرم گفت: عباس، جن زده نشده باشی؟
آنروز گذشت، فردا من طبق معمول به دکان رفته، مشغول کار شدم و در وقت همیشگی به خانهبرگشتم، وقتی که وارد شدم دیدم باز آن دختر نشسته و منتظر است. بعد از سلام و جوابگفت: عباس! و همسرت م کردی؟ گفتم: دیروز من به تو گفتم من نیازی بهازدواج دوم ندارم و خواهش می کنم که دست از من بردار. او گفت: من در عشق تو بیقرارم و می سوزم، استدعا دارم با من ازدواج کنی و همین طور اصرار می کرد. گفتم: خلاصمکن من ابداً به ازدواج دوم تن نخواهم داد، باز دیدم رهایم نمی کند، ناچار برایخلاصی خود سیلی محکمی به صورتش زدم.
نگاهیبه من کرد و گفت: اگر من چنین سیلی به تو بزنم زنده نخواهی ماند. در همین حال وقتیکه از من مأیوس شد، یک سیلی به من زد و دیگر نفهمیدم جریان چه شد، وقتی که مادر وهمسرم می بینند من نقش زمین شدم. مرا به پزشک می رسانند. ولی چون کاملاً لال شدهبودم، از معالجه من ناامید می شوند.
عباسمدت مدیدی با همین حال که قادر به سخن نبود، زندگی می کند تا اینکه روزی آرزو میکند که به زیارت ثامن الائمه نائل آید و این آرزو را با اشاره، به نزدیکان خود میفهماند. مادر و همسر و برادری که در تهران زندگی می کرد به همراه عباس به مشهدمقدس عازم می شوند و در مسافر خانه ای ساکن می شوند. یک هفته، هر روز به زیارتمشرف می شوند، لکن نتیجه نمی گیرند، تا روزی در منزل مشغول تهیه غذا بودند و عباسهم خوابیده بود، می بینند در خواب حرکت می کند و حرف می زند و مرتب می گوید: آقاجانآقاجان برادرش صدا می زند که عباس با چه کسی صحبت می کنی؟ یک مرتبه صدای عباس بلندمی شود که آقا رفت، چرا نگذاشتید من با ایشان بروم و شروع به گریه کرده، گفت: درخواب جایی را دیدم که بسیار خوش آب و هوا بود و تمام ساکنین آنجا سید بودند و در بینآنها دو آقای بزرگوار تشریف داشتند که هر دو نزد من آمدند و فرمودند ما آمده ایمشفای تو را از خداوند تقاضا کنیم. سؤال کردم: این جماعت کیستند؟ فرمودند همه اینهاسیدند و بعد من از یکی از آن افراد سؤال کردم، این دو بزرگوار کیستند؟ گفت: امامرضا (علیه السلام) و امام زمان عجل الله تعالی فرجه. در همین حال یک کمربند پارچهای به من دادند که نصف آن را هم مردم پاره پاره کرده، بردند و نصف آن مانده است. آندو بزرگوار می خواستند تشریف ببرند، من هم می خواستم با آنها بروم، استغاثه کردم،شما بیدارم کردید، و از همان دقیقه عباس شفای کامل خود را دریافت.
منبع : داستان هایی درباره جن نوشته حجت الاسلام خدا کرمی
ازجابربن عبدالله (رضی عنه الله) روایت است که گفت:
امیرالمومنین علی (علیه السلام) در خارج از کوفه دیدم، پشت سر آن حضرت رفتم تا آن کهبه قبرستان یهود رسید، ایستاد و صدا زد: ای گروه یهود؛ شنیدم از داخل قبرها جوابدادند: لبیک لبیک، آنگاه فرمود: عذاب خدا را چگونه دیدید؟ گفتند: ما به سبب نافرمانیاز شما تا قیامت در عذاب خدا هستیم، پس آن حضرت صیحه ای زد با صدائی مهیب که من ازآن صدا مدهوش شده بر زمین افتادم پس از آن که به هوش آمدم.
امیرالمومنین را بر تختی از یاقوت قرمز دیدم که بر سر او تاجی از جواهر بود، پارچه هائیسبز و زرد بر او بود و صورتش چون هاله ماه بود، عرض کردم: ای سسرور من، این پادشاهیبزرگ است! فرمود:
بلهای جابر، همانا حکومت ما از حکومت سلیمان بن داود و سلطنت او برتر است.
سپسبا علی (علیه السلام) مهاجرت کرده داخل کوفه شدیم، علی (علیه السلام) داخل مسجدکوفه شد و من پشت سر آن حضرت بودم و شنیدم که می فرمود: نه بخدا قسم نخواهم کرد، نهبخدا نخواهد شد هرگز، عرض کردم: ای مولای من با چه کسی حرف می زنید؟ من که کسی رانمی بینم! حضرت فرمود: ای جابر: برهوت بر من آشکار و نمایان شد، پس دیدم شیبویه وحبتر(38)را که در تابوتی در عذاب بودند، آن دو مرد مرا صدا زدند و گفتند: یا باالحسن برگردان ما را به دنیا تا اقرار کنیم به ولایت و امامت تو، گفتم: نه والله نمیکنم و نه به خدا قسم این مطلب شدنی نیست، سپس حضرت این آیه را خواند: ولو ردواالعادوا لما نهوا عنه و انهم لکاذبون.
یعنیاگر برگردانیده شوند دوباره برمی گردند بر همان روشی که بودند و ایشان دروغگویانند،ای جابر هیچ کس نیست که با وصی پیغمبر مخالفت نمایند مگر آن که کور و زشت رو در قیامتمحشور می شود.
ازسید مرتضی نقل است که ابو هریره گفت: با حضرت رسول (صل الله علیه واله وسلم) نمازصبح را خواندیم. پس از نماز و تسبیح، حضرت صورت مبارک را به سمت ما برگردانید وشروع نمود با ما صحبت نمودن، ناگاه مردی از انصار خدمت حضرت آمد و عرض کرد یا رسولالله (صل الله علیه واله وسلم) سگ فلان مرد انصاری پیراهن مرا دریده و ساق پای مرامجروح نموده است و مانع حضور من در نماز جماعت با شما گشته، حضرت متوجه او نشدند وجوابی نفرمودند.
چونفردا شد مرد دیگری آمد و عرض کرد: یا رسول الله (صل الله علیه و اله وسلم) سگابورباحه انصاری پیراهن مرا پاره کرده و ساق پایم را مجروح گردانید. و مانع شدهاست مرا از نماز با شما، در این هنگام حضرت فرمودند: بلند شویم و برویم نزد آنمرد، سگ اگر آزار دهنده باشد، کشتن آن لازم است، حضرت حرکت کرد
وما نیز با او بودیم تا آن که رسیدم به منزل آن مرد، انس بن مالک جلو رفت و در راکوبید و گفت: پیغمبر (صل الله و اله وسلم) درب خانه است، صاحب خانه به عجله آمد ودرب را باز کرد و به رسول الله (صل الله علیه و اله وسلم) گفت: فدای تو پدر ومادرم. چه شده است که شما تشریف آورده اید؟ چرا نفرستادید تا من بیایم خدمت شما؟
حضرتفرمود: سگ تو دیروز پیراهن مردی را پاره کرده و ساق او را نیز مجروح ساخته و امروزنیز پیراهن مرد دیگری را پاره کرده و ساق او را مجروح نموده است، سگ آذار دهنده راباید کشت، بیاور سگ را.
آنمرد به عجله رفت و ریسمانی در گردن سگ انداخت و آن را حضور پیغمبر (صل الله علیه واله وسلم) آورد.
آنسگ به پیغمبر (صل الله علیه واله وسلم) که ایستاده بود نگاه کرد و گفت: یا رسولالله چه باعث شده است که آمده اید و چرا می خواهید مرا بکشید؟ حضرت علت را به اوفرمود، سگ جواب داد: یا رسول الله (صل الله علیه واله وسلم) این دو نفر منافقند وبه علی (علیه السلام) بد می گویند و با امیر المومنین عداوت و دشمنی دارند و اگرآنها عداوت با آن حضرت نمی داشتند من متعرض آنها نمی شدم! پیغمبر (صل الله علیه و الهوسلم) درباره نیکی به آن سگ به صاحبش توصیه فرمود و منصرف شد.
مخفینماند که از روایات گوناگون که برخی از آنها در همین کتاب ذکر شده است، استفاده منیشود که برخی از حیوانات به مقام ولایت اهل بیت (علیه السلام) آگاهی دارند.
همچنانکه دارای تسبیح و ذکر نیز می باشند، قرآن مجید در مورد پرندگان می گوید: و الطیرصافات کل قد علم صلاته و تسبیحه، یعنی پرندگان همگی دعا و تسبیح خویش را می دانند،و از قول حضرت سلیمان (علیه السلام) می فرماید: علمنا منطق الطیر، زبان پرندگان رابه ما یاد داده اند، در قرآن مجید به داستان هدهد و تکلم او با حضرت سلیمان وسخنان حکیمانه او و همچنین سخنانی که مورچه به هنگام عبور لشکر حضرت سلیمان بیانداشت، اشاره شده است: قالت نملة یا ایتها النمل ادخلو مساکنکم. ، یعنی مورجه صدازد: ای موران به جایگاه خود روید تا سلیمان و لشکر او شما را پایمال نکنند، همچنانکه جریان سگ اصحاب کهف در قرآن و کتابهای تفسیری آمده است.
وپیامبر اکرم (صل الله علیه و اله وسلم) فرمود: خداوند عزوجل مخلوقهائی دارد کهنه از اولاد آدم هستند نه از ابلیس، آنها دشمنان علی بن ابی طالب، را لعنت میکنند، پرسیدند: یا رسول الله اینها کیانند؟ فرمود: قنابر(چکاوکها) هستند، در سحربر روی درختان صدا می زنند:
الالعنة الله علی مبغضی علی بن ابی طالب، بدانید: لعنت خدا بر دشمنان علی بن ابی طالبباد.
زرارةگوید: از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که فرمود: علی بن الحسین (علیهما السلام) شترماده ای داشت که بیست و دو بار بر او حج رفته بود ولی هرگز او را نزده بود، پس ازرحلت علی بن الحسین (علیهما السلام)، بعضی از نزدیکان به من گفتند: آن شتر آمده وکنار قبر امام سجاد (علیه السلام) زانو زده و ناله می کند! حضرت باقر (علیه السلام)فرمود: سریعا بروید و قبل از این که بفهمند یا او را ببینند آن را نزد من آورید، اینشتر هرگز آن قبر را ندیده بود.
واز جمله شواهد و عجائب دلائل الهی این که ابن مغازلی شافعی که از علماء اهل سنت ومتوفای 482 هجری است زوایت می کند با سند خودش از اهل سنت از مردی به نام هشیم بننشیر واسطی - که در وثاقت چنان معتبر است که شعبه در مورد او گفته است: اگر هشیماز عیسی بن مریم به شما خبر داد، قبول کنید (یعنی از سند سؤال نکنید) - او می گویدزمان بنی امیه رسم خطیب های اهل شام این بود که وقتی کسی از آنها میمرد، خطیب آنهابر می خواست و پس از حمد و ثنای خداوند، علی بن ابی طالب را ناسزا می گفت!
روزینزد ایشان بودم، شخصی از دنیا رفته بود، خطیب آنها برخاست و پس از حمد و ثنای الهی،علی را ناسزا گفت، در این هنگام گاو نری آمد و با دو شاخ خود به سینه او کوفت، واو را به دیوار کوبید و آنقدر فشار داد تا کشته شد، سپس از میان مردم بون این کهکسی را بترساند یا اذیت کند بیرون رفت.
منبع : کتاب شگفتی های امیرالمومنین(علیه السلام) ،سید محمدنجفی یزدی
وقتی بیسوادی جای علم را بگیرد احمقها علم را به سخره میگیرند.
تفاوت نمک دریا با نمک تصفیه شده
همه نمک های خوراکی از نمک های دریاچه های خشک شده، تبخیردریاها و نمک کوهها تولید میشوند.
نمک دست نخورده بهصورت طبیعی دارای ۹۴٪ تا ۹۶٪ درصد سدیم کلراید (NaCl)است و تقریبا ۵٪ باقی شامل املاح بسیار مهم و مفید مانند
❤️پتاسیم (K)
❤️منیزیوم (Mg)
❤️کلسیم (Ca)
❤️روی(Zn)
❤️مس (Cu)
و.
و همچنین آلودگی های نانوگرمی مانند جیوه و سرب است.
در فرایند تصفیه چه اتفاقی می افتد؟
طبق قوانین استاندارد سازمان جهانی بهداشت WHO برای تصفیه نمک میزان سدیم کلراید از حدود ۹۵٪ باید به ۹۹.۲٪ برسد.
اگر هر شرکتی بتواند خلوص فقط دو عنصر سدیم کلراید را به ۹۹.۲٪ برساند میتواندمجوز فروش نمک خوراکی را بگیرید.
برای رساندن نمک به این خلوص امروزه فقط دو روش مرسوم است.
1 هیدرومیل (hydromill)
در این روش نمک طبیعی(دریا یا کوه) روی غلطک پهن حرکت میکندو با آب تحت فشار، شستشو داده میشود، کریستالها شکسته شده و املاح جدا میشوند و کلراید سدیم به همراه فات سنگین باقی میماندو به راحتی خلوص کلراید سدیم به ۹۹٪ میرسد
2 تبلور مجدد (Recrystallization)
این روش در ایران بسیار متداول است.
در این روش نمک را در آب حل میکنند و محلول های شیمیایی بهآن اضافه میکنند تا راحتر بتوان به وسیله کاتالیزور (جدا کننده) پتاسیم، منیزیوم ، کلسیم و. را جدا نمایند. (فقط قیمتهر کیلو پتاسیم ۵۵۰ هزار تومان است!) نمک باقی مانده، عملا تفاله نمک است چون تماماملاح آن گرفته شده است!(کمپانی داروسازی مرک آلمان بزرگترین خریدار املاح نمک ایراناست) جالبتر اینکه در این فرایند هیچ کاتالیزوری برای حذف فات سنگین استفاده نمیشودچون کسی خریدار سرب و جیوه با قیمت بالا نیست!
میزان سرب موجود در نمک طبیعی به ازای هر کیلو حدود ۰.۰۱ میلیگرماست اما در نمک تصفیه شده به دلیل تغلیظ صورت گرفته تا ۰.۰۷ میلیگرم افزایش هم مییابد!
اما این پایان راهنیست! قبل از عرضه نمک تصفیه شده به بازار، باید ید صنعتی (Iodine)(درکشاورزی به عنوان سم استفاده میشود) به آن افزوده شود و چون ید ماده بی ثباتی استنیاز دارد که از یک تثبیت کننده شیمیاییهمراه باشد.
در آخر برای اینکهتکههای نمک به یکدیگر نچسبد باید به آن Anticaking(ضد کلوختکی) اضافه نمود که از مشتقات نفتی یا ترکیبات خطرناک معدنی مانند سدیم نیتراتیا سیلیکات آلومینیوم میباشد!
امام باقر علیه السلام: اگر مردم از خواص درون نمک خبرداشتند درمان نمی کردند مگر با نمک» کتاب شریف الکافی باب فضیلت نمک
آیا کسی هست در برابر جهل و نادانی قیام کند؟!
1000 هکتار درختان بیثمر توسط شهرداری قم کاشته می شود در حالی که کل باغ های زیتون استان حدود 750هکتار می باشد که سالانه حدود 80 تن تولید دارد.
یعنی میتوان با این حجم مصرف آب و اشتغال، دست بهتولید زد، ولی شهرداری به تبعیت از سازمان صهیونیستی فائو به کاشت درختان غیر مثمراقدام می کند!
بایستی از مواردی که عمر را کوتاه می کند و سلامتی را بهخطر می اندازد ، پرهیز نمود مانند زیاد همبستر شدن لذا باید جلوی خروج آب منی کهآب حیات می باشد ، گرفته شود و حدود آن رعایت شود.روایاتی داریم که از فضای معنویخارج شده و وارد مادیات در راستای طول عمر می شود ، از جمله طبایع چهارگانه.روایتی داریم از امام صادق(علیه السلام) که می فرمایند : تمام بیماری های سخت بهدلیل غلبه سودا یا صفراست و خون سوخته در بدن و یا خلطی(بلغم) که غلبه کند ،بنابراین ما باید رعایت حال خود را بکنیم ، قبل از آنکه یکی از این طبایع و یابیشتر از یکی بر او غلبه کرده و سبب هلاک او می شود.(1) اگر هلاک را به مرگ تعبیرکنیم اگر کسی به خودش رسیدگی نکند می میرد و عمرش کوتاه می شود بنابراین برایطولانی شدن عمر نباید اجازه دهیم یکی از طبایع بر انسان غلبه کند اگر هلاک را بهبیماری سختی تعبیر کنیم مانند ابتلا به جنون و . انسان باید طبایع را در بدن خودرا حالت تعادل حفظ کند.
از پیامبر اکر(صلی الله علیه و اله) نقل شده که می فرمایند: اگر کسی اراده می کند تا ابد بماند ، بقایی وجود ندارد اما اگر کسی بخواهد عمرشطولانی گردد ، در اول صبح غذا بخورد ،صبحانه خود را به تأخیر نیندازد ، کفش مناسبی انتخاب کند.(2) همچنین در روایتیوارد شده است : خوردن سیب در اول صبح هر روز سبب افزایش طول عمر می شود و طبیب رااز انسان دور می کند.مجموع روایات گفته شده دراین روایت این گونه جمع می شود : ازجمله چیزهایی که عمر را زیاد می کند ، حفظ سلامتی است.(3) در واقع انسان بایدسلامتی خود را حفظ کند و در درمان خود کوتاهی نکند.
منبع: کتاب طب معصومین(علیهم السلام) آیت اللهتبریزیان(مدظله العالی) ج4ص 340
پی نوشت :
1. طب الأئمه : 110
2. الفقیه 3: 361 ح 1715 ، الرسائل 5: 61 ح 5914
3. المحاسن 2: 425 ح 225
حمام به معنای اتاق گرم است. بنابراین اتاق گرم به طور کلینفع دارد.اما بیشتر، مراد حمامی است که گرمای شدید داشته باشد تا انسان بتواندبدنش را بشوید.مؤید این مطلب که حمام باید گرم باشد روایت حضرت علی(علیه السلام)بود که می فرمایند : حمام ما را به یاد آتش جهنم می اندازد.اما حمام های امروزهگرم نیستند .حمام باید شدیداً گرم باشد تا بلغم را از بین ببرد و در صورت وجوده ، خون را آب و جاری می کند ، زیرا بلغم جامد و سفت و سرد است.روایتی ازامام کاظم(علیه السلام) آمده که : ایشان هر گاه می خواستند که به حمام بروند امرمی فرمودند : حمام را سه شبانه روز پشت سر هم گرم کنند تا جایی که خودشان نیز نمیتوانستند از شدت گرما وارد حمام شوند ، ابتدا کسانی که سودایی بودند وارد می شدندو فرش(مخصوص) می انداختند . حمام از بس که گرم بود بی تابی داشتند یک بار مینشستند و یک بار می ایستادند(از شدت گرما).(1) حمامی که روایات درباره آن آمدهو توضیح می دهند حمام مخصوصی است با هندسه و شرایط خاص. احتمالاً حمام های قدیمیاین طور بوده اند و سوناهای امروزه نیز شباهتی به آن حمام ها داشته باشند.
روایتی در رساله ذهبیه امام رضا(علیه السلام) آمده که میفرمایند : همانا حمام طوری طراحی شده است که با ترکیب بدن اسنان مناسب است.زیراترکیب بدن انسان از چهار طبع است. حمام نیز بر اساس ترکیب بدن انسان پایه گذاریشده است ، چهار خانه دارد : خانه اول ، سرد و خشک ، خانه دوم سرد و مرطوب ، خانهسوم گرم و مرطوب ، و خانه چهارم گرم و خشک.(2) رختکنحمام سرد و خشک است بخار حمام که داخل اتاق رختکن می آید سرد و مرطوب می شود.خودحمام گرم و مرطوب است و جایی که بدن را خشک می کنیم گرم وخشک است. خانه اول که سردو خشک است درمان گرم و مرطوب (خون یا دم) است یعنی کسی که غلبه خون دارد.خانه دومکه سرد و مرطوب است درمان صفرا(طبع گرم و خشک) می باشد.خانه سوم با خصوصیت گرم ومرطوب ، درمان ،درمان طبع سرد و خشک(سودا) است و خانه چهارم که گرم و خشک استدرمان طبع سرد و مرطوب (بلغم) می باشد.انسان بایستی در هر کدام از این اتاق ها مکثکند تا غلبه اش درمان شود.این روایت جزو اسرار مهم بشر است که بایستی در ساخت حمامبه این موضوع توجه کنند.اگر کسی نمی تواند چهار اتاق بسازد می تواند یک رختکن ویک اتاق حمام(دو اتاق) بسازد.برای مثال ،یک دستگاه بخور بگذارد تا سرد و مرطوب شود ،هواکش بگذارد تا گرم و خشک شود و . زیرافواید بسیاری دارد و سلامتی را به دنبال می آورد.
منبع : کتاب طب معصومین (علیهم السلام) آیت الله تبریزیان(مدظله العالی) ج 4 ص103
1- تنها درخانه خوابیدن
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند : کسی که تنهامیخوابد نفرین شده و ملعون است.علاوه بر این که ضرر دارد سبب ابتلا به دیوانگی و جنون می شود. دروصیت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به حضرت علی (علیه السلام) آمده که می فرمایند: ای علی!سه چیز است که سبب جنون می شود : 1) دستشویی کردن بین قبرها2)راه رفتن بایک کفش 3) اینکه مرد تنها بخوابد.(1)
2- روی بام بدون دیوار خوابیدن
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) کراهت داشتند از اینکهکسی روی بام بدون دیوار بخوابد و می فرمودند : کسی که بر روی بامی که دیوار نداردمی خوابد ، هیچ کس درباره او ضامن است.(2)
3- خوابیدن با دست نَشُسته
در روایات آمده : در حالی که دست و دهان پس ازغذا شسته نشودو شخص بخوابد میکروب جذب می شود و به شخص آسیب می زند . روایتی از پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) آمده که می فرمایند : اگر کسی بادست نشسته بخوابد وآسیبی از شیطان به او برسد کسی جز خودش را ملامت نکند.روایتی دیگری از پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) درباره کودکان نقل شده که می فرمایند : کودکانتان رابشویید از باقیمانده غذا ، همانا شیطان بوی باقیماده غذا را استشمام می کند و سراغکودک می آید و او را می ترساند و سبب پریدن کودک در خواب می شود ، دو فرشته نیز ازبوی باقیمانده غذا ناراحت می شوند.(3)
منبع : کتاب طب معصومین (علیهم السلام) آیت اللهتبریزیان(مدظله العالی) ج 4 ص 84
پی نوشت :
1- الفقیه 4: 359 ضمن ح 5762 ، الخصال : 125 ح 122 ،الوسائل 1: 232 ح 865
2- الفقیه 3: 557 ضمن ح 4914 ، الوسائل 11: 273 ح 20700
3- الفقیه 4: 5 ضمن ح 4968 ، أمالی الصدوق : 510 ، الوسائل3: 583 ح 6713 ، عیون اخبارالرضا(علیه السلام) 1: 74 ح 320
در این فیلم، دکتر حبان Dr. HOBANبه بررسی برخی از مستندات علمی درباره مصرف نمک معدنی طبیعی و فواید مصرف چنین نمکیپرداخته است و به برخی از دروغها درباره مضرات مصرف این نوع نمک پاسخ داده است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛در منابع طب سنتی نمک» (نمک طعام طبیعی) از جایگاه ویژهای در پیشگیری از ابتلابه بیماریهای مختلف و درمان برخوردار است و البته در منابع روایی نیز احادیث زیادیدرباره فواید مصرف نمک پیش و بعد از غذا وارد شده است.
در فیلم زیر دکتر حبان Dr. HOBANبه بررسی برخی از مستندات علمی درباره مصرف نمک طبیعی و فواید مصرف چنین نمکیپرداخته و به این سؤال بسیار مهم پاسخ داده که؛ آیا توصیه به عدم مصرف نمک، توصیهصحیحی است یا خیر؟
كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِینَةٌ إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ
اصحاب یمین چه کسانی هستند؟
در احوالات عارف بزرگ شیخ جعفر مجتهدی آمده، یک روز که مشغول تلاوت قرآن بودم به این آیه برخورد نمودم که : كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِینَةٌ إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ » به فکر افتادم که اصحاب یمین چه کسانی هستند که در روز قیامت همه در گرو اعمالشان می باشند الا آنها؟هر چه جستجو کرده و مراجعه نمودم متوجه این مطلب نشدم.
تا اینکه نجف خدمت حضرت مولا امیرالمومنین علی علیه السلام رسیدم و به آقا عرض کردم مولای من اصحاب یمین چه کسانی هستند که در گرو عملشان نمی باشند؟
حضرت در عالم مکاشفه فرمودند:
شیخ جعفر شما که اهل حساب و عدد هستید چطور کلمه یمین را "حساب"نکردید؟
هنگامی که کلمه یمین را "حساب" کردم متوجه شدم حاصل آن میشود عدد ۱۱۰.
در آن موقع فهمیدم که كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِینَةٌ إِلَّا شیعیان حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
یعنی فردای قیامت همه گرفتار حساب و کتاب اعمالشان هستند مگر شیعیان و پیروان امیر المومنین که به عنایت و شفاعت حضرت مولا حساب و کتابی بر آنها نیست.
منبع: لاله ای از ملکوت / چاپ چهارم /
قابلیت های کلیدی نرم افزار Advanced JPEG Compressor:
- کاهش حجم تصاویر تا میزان مناسبی
- سازگار با فرمت JPEG
- محیط کاربری فوق العاده حرفه ای نرم افزار
- امکان فشرده سازی به صورت دستی و یا اتوماتیک
- سازگار با انواع اسکنرها و دوربین های دیجیتالی
- حجم پائین نرم افزار
- مناسب برای مدیران وب سایت ها برای کاهش حجم تصاویر
- امکان قراردادن Watermark برای جلوگیری از کپی رایت تصاویر
- امکان ویرایش اطلاعات مربوط به تصاویر
- امکان ویرایش تصاویر به صورت ساده
- سازگار با نسخه های مختلف ویندوز
- و .
حجم فایل: 2.8 مگابایت
رمز فایل : ندارد
نکته : کرک برنامه را در مسیر نصب کپی کنید
در سبک زندگی اسلامی نگهداری بعضی از حیوانات بخاطر برکات زیادی که دارند سفارش شده که در زیر به تعدادی از آنها اشاره میکنم
*گربه ، کبوتر و خروس باعث آبادانی خانه
امام کاظم علیه السّلام فرمود: نشاید كه خانه هر یك از شماها از سه چیز تهى باشد كه آنها آباد كننده خانه باشند: گربه، كبوتر و خروس، و اگر با خروس مرغى هم باشد چه بهتر، وگرنه باكى نیست بر كسى كه نمی تواند.
*گربه برکت خانه
همچنین پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:
بودن گوسفند در خانه باعث برکت میشود و همچنین بودن گربه هم در خانه باعث برکت میشود. یک گوسفند، یک برکت دارد و دو گوسفند دو برکت دارد و سه گوسفند برکات زیادی دارد.
*کبوتر دافع اجنه
امام صادق(علیه السلام): کبوتر از پرندههاى پیغمبران است که در خانه خود داشتند و در هر خانه که باشند، آفت جن به اهل آن خانه نرسد؛ چون سفهاء جن در خانه بازى کنند، با کبوتر مشغول شوند و مردم را کاری ندارند»
*بزغاله برکت خانه
امام صادق(علیه السلام) فرمود: مؤمنی نیست که در خانهاش بزغالهای نباشد و آن خانه مقدس و با برکت نشود و اگر دو بزغاله در این خانه باشد هر روز دو مرتبه این خانه مقدس میشود. مردی پرسید: چهگونه مقدس میشود؟ به آنها گفته میشود تا هنگامی که سفره شما پاکیزه است برکت بر شماست.
*خروس محافظ خانه
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: خروس سفید، دوستم است و دشمن او دشمن خداست. او صاحب خود را و هفتاد خانه را محافظت میکند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) خروس را با خود نگاه میداشت.
*گوسفند برکت خانه
در حدیث موثّق از حضرت صادق علیه السلام منقول است: اهل هر خانه ای که یک گوسفند نگاه دارند، خداوند روزیِ آن گوسفند را به ایشان بدهد و روزیِ ایشان را زیاد کند و فقر از ایشان یک منزل دور شود، و اگر دو گوسفند نگاه دارند، خدا روزیِ آن ها را برساند و روزی ایشان را زیاد کند و پریشانی از ایشان دو منزل دور می شود و اگر سه گوسفند نگاه دارند، حق تعالی روزی آن ها را برساند و روزی ایشان را زیاد گرداند و پریشانی از ایشان در اصل برطرف شود.
امام رضا علیه السلام می فرمایند :
به بیمارانتان ، چغندر (یعنى برگ آن را) بدهید ؛ چرا كه در آن ، درمان است و هیچ بیمارى اى به همراه ندارد و هیچ عارضه اى در آن نیست و خواب بیمار را آرام میسازد .
امّا از خودِ چغندر(ریشه آن) بپرهیزید ؛ چرا كه سودا را تحریك مىكند .
امام رضا (علیه السلام) :
برگ چغندر بخور زیرا این در کنار رود بهشت میروید و در آن درمان دردهاست و استخوان را درشت میکند و گوشت میرویاند …»
امام رضا علیه السلام فرمودند :
برگ چغندر همانا آن عقل را تقویت میکند و خون را صاف میکند
سفارشات اهل بیت برای باز کردن کام نوزاد :
1- شیره خرما
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع حَنِّكُوا أَوْلَادَكُمْ بِالتَّمْرِ فَكَذَا فَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ علیهما السلام».
راوی از امام صادق نقل می کند: امیر المومنین علیه السلام فرمودند: بچه هایتان را با خرما تحنیک کنید، پیامبر نسبت به امام حسن و امام حسین اینگونه تحنیک کرده اند.
2- عسل
از فقه الرضا حکایت شده که با عسل هم می توان بچه را تحنیک کرد.
(جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج31، ص253.)
حضرت رضا (علیه السلام) میفرمود: اگر تربت(سید الشهداء علیه السلام) موجود نبود، کام نوزاد را با عسل بردارید».
3- تربت سید الشهداء (علیه السلام)
امام صادق(علیه السلام) فرمود:كام فرزندانتان را با تربت حسین(علیه السلام) باز كنید كه آن امان است.
(وسائل الشیعه , شیخ حر عاملى , ج 4 ص 1033)
نکته : مقدار خیلی کمی از تربت را با آب شیرین مخلوط کنید و به نوزاد بدهیداستاد احمد عابدی، استاد حوزه علمیه قم با اشاره به داستان حرز امام جواد(ع)، شرایط و کیفیت نگارش این حرز معروف را تبیین کرد.
عابدی اظهار داشت: شافعی در کتاب الحیوان جائز خود می گوید که قبر امام جواد(ع) و امام موسی کاظم(ع) در بغداد پادزهر هر دردی است.
او با تصریح به اینکه همه امامان شیعه حرز دارند، افزود: یکسری حرزهایی از ائمه(ع) نقل شده است مانند حرز حضرت زهرا، حرز یمانی منسوب به امیرالمومنین(ع)، حرز حضرت خدیجه و… در این میان حرز امام جواد(ع) از معروفیت بیشتری برخوردار است.
در جلد نهم بحارالانوار ص 514 از تفاسیر عامه نقل مى كند كه: مردى پیش رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) آمد و از گرسنگى شكایت كرد. آن جناب فرستاد به نزد زنهاى خود كه اگر خوراكى پیش شما یافت مى شود براى این مرد بدهید. گفتند غیر آب چیزى اینجا پیدا نمى شود. پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود من لهذا الرجل اللیلة ؛ كیست امشب این مرد را خوراك دهد. على (علیه السلام ) عرض كرد من امشب او را مهمان مى كنم .
آنگاه امیر المؤ منین (علیه السلام) به خانه پیش فاطمه زهرا (علیها السلام) آمد. پرسید خوراكى یافت مى شود كه این مرد را پذیرائى كنیم ؟ فاطمه (علیها السلام ) عرض كرد مختصرى كه بچه ها را كفایت كند هست ولى مهمان را بر فرزندان خود مقدم مى دارم .
درباره این سایت