محل تبلیغات شما

نگاهی به ژرفای نگاه





عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ یَحْیَى عَنْ جَدِّهِ اَلْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ وَ نَظَرَ إِلَى حَمَامٍ فِی بَیْتِهِ مَا مِنِ اِنْتِفَاضٍ یَنْتَفِضُ بِهَا إِلاَّ نَفَّرَ اَللَّهُ بِهَا مَنْ دَخَلَ اَلْبَیْتَ مِنْ عُزْمَةِ أَهْلِ اَلْأَرْضِ .


یعقوب بن جعفر گوید: امام صادق علیه السّلام به كبوترى كه در خانه ایشان بود نگاه نمود و فرمود:
هیچ حركتى كبوتر انجام نمى‌دهد مگر آن‌كه خداوند توسط‍‌ آن، طلسم و چشم‌زخم مردم را از كسانى كه داخل آن خانه مى‌شوند دور مى‌كند.


نشانی : الکافی , جلد 6 , صفحه 547


روایت عجیب و غریبى از حضرت رسول ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ نقل كرده اند كه: أَلا أُخْبِـــرُكُمْ [أُنَبِّـؤُكُمْ] بِـدآئِكُـمْ مِنْ دَوآئِكُـمْ؟ دَآؤُكُـمُ الذُّنُـوبُ، وَ دَوآؤُكُـمُ الإِْسْتِغْفارُ. »(1)
آیا درد و درمان شما را به شما خبر ندهم؟ درد شما گناهان، و دوا و درمانتان استغفار است.

بنده این حدیث را در جوامع روایى ندیده ام.

یعنى: سرت درد مى كند، دوآؤُكُمُ الإِْسْتِغْفارُ. »؛ پایت درد مى گیرد، دواى آن استغفار است؛ گوش و دندان درد مى كند، دوآؤُكُمُ الإِْسْتِغْفارُ. » و. یعنى یك نسخه براى درمان همه ى دردها!


 1. مستدرك الوسائل، ج 11، ص 333؛ ج 12، ص 123؛ نیز ر.ك: بحار الانوار، ج 90، ص 282؛ جامع الاخبار، ص57.

حجةالاسلام آقا سید محمد ابراهیم حسینی (صدر)نقل فرمودند که: من در سال 1374 در روستایکرزان از توابع تو یسرکان منبر می رفتم. روز تاسوعا بود. با میزبان خود آقای محمودافشاری، برای گردش به صحرا رفتیم. پدری با دو فرزندش را دیدیم که لوبیا قرمز میکاشتند. بعد از سلام و احوال پرسی، سخن از توجه خداوند بزرگ به بندگان و معجزهائمه اطهار (علیه السلام) به میان آمد. آقای کریم کرزانی داستان جالبی را برای مانقل کرد که: یکی از بچه ها به نام عباس، فردی است بسیار متدید و دقیق در تکلیف شرعیکه و همسر خود زندگی می کند. روزی از محل کار خود خارج شده، به سوی منزل میرود. در بین راه صدای دختری به گوشش می رسد که ایشان را با نام صدا می زند. وقتیکه برمی گردد، دختری زیبا با قیافه بسیار دلفریبی را مشاهده می کند. آن دختر اظهارمی کند: عباس من عاشق تو شدم و در خواست ازدواج با تو را دارم. عباس با شنیدن اینکلام در حالی که از اتهام مردم هم هراسان است که در کوچه با چنین دختری مشغول صحبتگردیده، گفت: من همسر و مادری در تحت تکفل خود دارم و هیچ گونه توانایی اداره دوهمسر و مادر را ندارم. او اظهار می کند که از شما توقع مخارج و غیره را ندارم،بلکه نیازهای مادی شما را هم هر چه باشد برطرف خواهم کرد.

عباسمی گوید چون نمی خواستم در جایی که مردم متوجه بودند با او صحبت کنم، تا مباداآبرویم خدشه دار شود، لذا بی اعتنایی کرده و به سوی منزل روانه شدم. وقتی به منزلرسیدم دیدم جلوتر از من آمده و در منزل نشسته. گفتم: من تا امروز اصلاً تو را ندیدهام تو چطور ندیده عاشق من شده ای؟ گفت: من از طایفه جن هستم، انسان نیستم ولیچکنم، عاشق و دلباخته تو شده ام، از تو تقاضای ازدواج دارم و تمام زندگی ترا تضمینمی کنم که با خوشی زندگی کنی.

عباسمی گوید او هر چه اصرار می کرد، من مخالفت می کردم تا اینکه گفت: عباس، من می روم،تو تا فردا و همسرت م کن. در همین حال مادر و همسرم که نشسته بودند،گفتند: عباس گویی تو با کسی صحبت می کنی، ما که غیر از تو کسی نمی بینیم، من جریانرا شرح دادم، مادرم گفت: عباس، جن زده نشده باشی؟

آنروز گذشت، فردا من طبق معمول به دکان رفته، مشغول کار شدم و در وقت همیشگی به خانهبرگشتم، وقتی که وارد شدم دیدم باز آن دختر نشسته و منتظر است. بعد از سلام و جوابگفت: عباس! و همسرت م کردی؟ گفتم: دیروز من به تو گفتم من نیازی بهازدواج دوم ندارم و خواهش می کنم که دست از من بردار. او گفت: من در عشق تو بیقرارم و می سوزم، استدعا دارم با من ازدواج کنی و همین طور اصرار می کرد. گفتم: خلاصمکن من ابداً به ازدواج دوم تن نخواهم داد، باز دیدم رهایم نمی کند، ناچار برایخلاصی خود سیلی محکمی به صورتش زدم.

نگاهیبه من کرد و گفت: اگر من چنین سیلی به تو بزنم زنده نخواهی ماند. در همین حال وقتیکه از من مأیوس شد، یک سیلی به من زد و دیگر نفهمیدم جریان چه شد، وقتی که مادر وهمسرم می بینند من نقش زمین شدم. مرا به پزشک می رسانند. ولی چون کاملاً لال شدهبودم، از معالجه من ناامید می شوند.

عباسمدت مدیدی با همین حال که قادر به سخن نبود، زندگی می کند تا اینکه روزی آرزو میکند که به زیارت ثامن الائمه نائل آید و این آرزو را با اشاره، به نزدیکان خود میفهماند. مادر و همسر و برادری که در تهران زندگی می کرد به همراه عباس به مشهدمقدس عازم می شوند و در مسافر خانه ای ساکن می شوند. یک هفته، هر روز به زیارتمشرف می شوند، لکن نتیجه نمی گیرند، تا روزی در منزل مشغول تهیه غذا بودند و عباسهم خوابیده بود، می بینند در خواب حرکت می کند و حرف می زند و مرتب می گوید: آقاجانآقاجان برادرش صدا می زند که عباس با چه کسی صحبت می کنی؟ یک مرتبه صدای عباس بلندمی شود که آقا رفت، چرا نگذاشتید من با ایشان بروم و شروع به گریه کرده، گفت: درخواب جایی را دیدم که بسیار خوش آب و هوا بود و تمام ساکنین آنجا سید بودند و در بینآنها دو آقای بزرگوار تشریف داشتند که هر دو نزد من آمدند و فرمودند ما آمده ایمشفای تو را از خداوند تقاضا کنیم. سؤال کردم: این جماعت کیستند؟ فرمودند همه اینهاسیدند و بعد من از یکی از آن افراد سؤال کردم، این دو بزرگوار کیستند؟ گفت: امامرضا (علیه السلام) و امام زمان عجل الله تعالی فرجه. در همین حال یک کمربند پارچهای به من دادند که نصف آن را هم مردم پاره پاره کرده، بردند و نصف آن مانده است. آندو بزرگوار می خواستند تشریف ببرند، من هم می خواستم با آنها بروم، استغاثه کردم،شما بیدارم کردید، و از همان دقیقه عباس شفای کامل خود را دریافت.


منبع : داستان هایی درباره جن نوشته حجت الاسلام خدا کرمی


ازجابربن عبدالله (رضی عنه الله) روایت است که گفت:

امیرالمومنین علی (علیه السلام) در خارج از کوفه دیدم، پشت سر آن حضرت رفتم تا آن کهبه قبرستان یهود رسید، ایستاد و صدا زد: ای گروه یهود؛ شنیدم از داخل قبرها جوابدادند: لبیک لبیک، آنگاه فرمود: عذاب خدا را چگونه دیدید؟ گفتند: ما به سبب نافرمانیاز شما تا قیامت در عذاب خدا هستیم، پس آن حضرت صیحه ای زد با صدائی مهیب که من ازآن صدا مدهوش شده بر زمین افتادم پس از آن که به هوش آمدم.

امیرالمومنین را بر تختی از یاقوت قرمز دیدم که بر سر او تاجی از جواهر بود، پارچه هائیسبز و زرد بر او بود و صورتش چون هاله ماه بود، عرض کردم: ای سسرور من، این پادشاهیبزرگ است! فرمود:

بلهای جابر، همانا حکومت ما از حکومت سلیمان بن داود و سلطنت او برتر است.

سپسبا علی (علیه السلام) مهاجرت کرده داخل کوفه شدیم، علی (علیه السلام) داخل مسجدکوفه شد و من پشت سر آن حضرت بودم و شنیدم که می فرمود: نه بخدا قسم نخواهم کرد، نهبخدا نخواهد شد هرگز، عرض کردم: ای مولای من با چه کسی حرف می زنید؟ من که کسی رانمی بینم! حضرت فرمود: ای جابر: برهوت بر من آشکار و نمایان شد، پس دیدم شیبویه وحبتر(38)را که در تابوتی در عذاب بودند، آن دو مرد مرا صدا زدند و گفتند: یا باالحسن برگردان ما را به دنیا تا اقرار کنیم به ولایت و امامت تو، گفتم: نه والله نمیکنم و نه به خدا قسم این مطلب شدنی نیست، سپس حضرت این آیه را خواند: ولو ردواالعادوا لما نهوا عنه و انهم لکاذبون.

یعنیاگر برگردانیده شوند دوباره برمی گردند بر همان روشی که بودند و ایشان دروغگویانند،ای جابر هیچ کس نیست که با وصی پیغمبر مخالفت نمایند مگر آن که کور و زشت رو در قیامتمحشور می شود.

ازسید مرتضی نقل است که ابو هریره گفت: با حضرت رسول (صل الله علیه واله وسلم) نمازصبح را خواندیم. پس از نماز و تسبیح، حضرت صورت مبارک را به سمت ما برگردانید وشروع نمود با ما صحبت نمودن، ناگاه مردی از انصار خدمت حضرت آمد و عرض کرد یا رسولالله (صل الله علیه واله وسلم) سگ فلان مرد انصاری پیراهن مرا دریده و ساق پای مرامجروح نموده است و مانع حضور من در نماز جماعت با شما گشته، حضرت متوجه او نشدند وجوابی نفرمودند.

چونفردا شد مرد دیگری آمد و عرض کرد: یا رسول الله (صل الله علیه و اله وسلم) سگابورباحه انصاری پیراهن مرا پاره کرده و ساق پایم را مجروح گردانید. و مانع شدهاست مرا از نماز با شما، در این هنگام حضرت فرمودند: بلند شویم و برویم نزد آنمرد، سگ اگر آزار دهنده باشد، کشتن آن لازم است، حضرت حرکت کرد

وما نیز با او بودیم تا آن که رسیدم به منزل آن مرد، انس بن مالک جلو رفت و در راکوبید و گفت: پیغمبر (صل الله و اله وسلم) درب خانه است، صاحب خانه به عجله آمد ودرب را باز کرد و به رسول الله (صل الله علیه و اله وسلم) گفت: فدای تو پدر ومادرم. چه شده است که شما تشریف آورده اید؟ چرا نفرستادید تا من بیایم خدمت شما؟

حضرتفرمود: سگ تو دیروز پیراهن مردی را پاره کرده و ساق او را نیز مجروح ساخته و امروزنیز پیراهن مرد دیگری را پاره کرده و ساق او را مجروح نموده است، سگ آذار دهنده راباید کشت، بیاور سگ را.

آنمرد به عجله رفت و ریسمانی در گردن سگ انداخت و آن را حضور پیغمبر (صل الله علیه واله وسلم) آورد.

آنسگ به پیغمبر (صل الله علیه واله وسلم) که ایستاده بود نگاه کرد و گفت: یا رسولالله چه باعث شده است که آمده اید و چرا می خواهید مرا بکشید؟ حضرت علت را به اوفرمود، سگ جواب داد: یا رسول الله (صل الله علیه واله وسلم) این دو نفر منافقند وبه علی (علیه السلام) بد می گویند و با امیر المومنین عداوت و دشمنی دارند و اگرآنها عداوت با آن حضرت نمی داشتند من متعرض آنها نمی شدم! پیغمبر (صل الله علیه و الهوسلم) درباره نیکی به آن سگ به صاحبش توصیه فرمود و منصرف شد.

مخفینماند که از روایات گوناگون که برخی از آنها در همین کتاب ذکر شده است، استفاده منیشود که برخی از حیوانات به مقام ولایت اهل بیت (علیه السلام) آگاهی دارند.

همچنانکه دارای تسبیح و ذکر نیز می باشند، قرآن مجید در مورد پرندگان می گوید: و الطیرصافات کل قد علم صلاته و تسبیحه، یعنی پرندگان همگی دعا و تسبیح خویش را می دانند،و از قول حضرت سلیمان (علیه السلام) می فرماید: علمنا منطق الطیر، زبان پرندگان رابه ما یاد داده اند، در قرآن مجید به داستان هدهد و تکلم او با حضرت سلیمان وسخنان حکیمانه او و همچنین سخنانی که مورچه به هنگام عبور لشکر حضرت سلیمان بیانداشت، اشاره شده است: قالت نملة یا ایتها النمل ادخلو مساکنکم. ، یعنی مورجه صدازد: ای موران به جایگاه خود روید تا سلیمان و لشکر او شما را پایمال نکنند، همچنانکه جریان سگ اصحاب کهف در قرآن و کتابهای تفسیری آمده است.

وپیامبر اکرم (صل الله علیه و اله وسلم) فرمود: خداوند عزوجل مخلوقهائی دارد کهنه از اولاد آدم هستند نه از ابلیس، آنها دشمنان علی بن ابی طالب، را لعنت میکنند، پرسیدند: یا رسول الله اینها کیانند؟ فرمود: قنابر(چکاوکها) هستند، در سحربر روی درختان صدا می زنند:

الالعنة الله علی مبغضی علی بن ابی طالب، بدانید: لعنت خدا بر دشمنان علی بن ابی طالبباد.

زرارةگوید: از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که فرمود: علی بن الحسین (علیهما السلام) شترماده ای داشت که بیست و دو بار بر او حج رفته بود ولی هرگز او را نزده بود، پس ازرحلت علی بن الحسین (علیهما السلام)، بعضی از نزدیکان به من گفتند: آن شتر آمده وکنار قبر امام سجاد (علیه السلام) زانو زده و ناله می کند! حضرت باقر (علیه السلام)فرمود: سریعا بروید و قبل از این که بفهمند یا او را ببینند آن را نزد من آورید، اینشتر هرگز آن قبر را ندیده بود.

واز جمله شواهد و عجائب دلائل الهی این که ابن مغازلی شافعی که از علماء اهل سنت ومتوفای 482 هجری است زوایت می کند با سند خودش از اهل سنت از مردی به نام هشیم بننشیر واسطی - که در وثاقت چنان معتبر است که شعبه در مورد او گفته است: اگر هشیماز عیسی بن مریم به شما خبر داد، قبول کنید (یعنی از سند سؤال نکنید) - او می گویدزمان بنی امیه رسم خطیب های اهل شام این بود که وقتی کسی از آنها میمرد، خطیب آنهابر می خواست و پس از حمد و ثنای خداوند، علی بن ابی طالب را ناسزا می گفت!

روزینزد ایشان بودم، شخصی از دنیا رفته بود، خطیب آنها برخاست و پس از حمد و ثنای الهی،علی را ناسزا گفت، در این هنگام گاو نری آمد و با دو شاخ خود به سینه او کوفت، واو را به دیوار کوبید و آنقدر فشار داد تا کشته شد، سپس از میان مردم بون این کهکسی را بترساند یا اذیت کند بیرون رفت.


منبع : کتاب شگفتی های امیرالمومنین(علیه السلام) ،سید محمدنجفی یزدی



وقتی بی‌سوادی جای علم را بگیرد احمق‌ها علم را به سخره میگیرند.

 

تفاوت نمک دریا با نمک تصفیه شده


 همه نمک های خوراکی از نمک های دریاچه های خشک شده، تبخیردریاها و نمک کوه‌ها تولید می‌شوند.

  نمک دست نخورده بهصورت طبیعی دارای ۹۴٪ تا ۹۶٪ درصد سدیم کلراید (NaCl)است و تقریبا ۵٪ باقی شامل املاح بسیار مهم و مفید مانند

پتاسیم (K)

منیزیوم (Mg)

کلسیم (Ca)

روی(Zn)

مس (Cu)

و.

و همچنین آلودگی های نانوگرمی مانند جیوه و سرب است.

 

در فرایند تصفیه چه اتفاقی می افتد؟

 

طبق قوانین استاندارد سازمان جهانی بهداشت WHO برای تصفیه نمک میزان سدیم کلراید از حدود ۹۵٪ باید به ۹۹.۲٪ برسد.

اگر هر شرکتی بتواند خلوص فقط دو عنصر سدیم کلراید را به ۹۹.۲٪ برساند میتواندمجوز فروش نمک خوراکی را بگیرید.

 برای رساندن نمک به این خلوص امروزه فقط دو روش مرسوم است.

 

1 هیدرومیل (hydromill)

در این روش نمک طبیعی(دریا یا کوه) روی غلطک پهن حرکت میکندو با آب  تحت فشار، شستشو داده می‌شود، کریستالها شکسته شده و املاح جدا می‌شوند و کلراید سدیم به همراه فات سنگین باقی میماندو به راحتی خلوص کلراید سدیم به ۹۹٪ میرسد

 

2 تبلور مجدد (Recrystallization)

این روش در ایران بسیار متداول است.

در این روش نمک را در آب حل میکنند و محلول های شیمیایی بهآن اضافه می‌کنند تا راحتر بتوان به وسیله کاتالیزور (جدا کننده) پتاسیم، منیزیوم ، کلسیم و. را جدا نمایند. (فقط قیمتهر کیلو پتاسیم ۵۵۰ هزار تومان است!) نمک باقی مانده، عملا تفاله نمک است چون تماماملاح آن گرفته شده است!(کمپانی داروسازی مرک آلمان بزرگترین خریدار املاح نمک ایراناست) جالبتر اینکه در این فرایند هیچ کاتالیزوری برای حذف فات سنگین استفاده نمی‌شودچون کسی خریدار سرب و جیوه با قیمت بالا نیست!

 میزان سرب موجود در نمک طبیعی به ازای هر کیلو حدود ۰.۰۱ میلی‌گرماست اما در نمک تصفیه شده به دلیل تغلیظ صورت گرفته تا ۰.۰۷ میلی‌گرم افزایش هم می‌یابد!

اما این پایان راهنیست! قبل از عرضه نمک تصفیه شده به بازار، باید ید صنعتی (Iodine)(درکشاورزی به عنوان سم استفاده می‌شود) به آن افزوده شود و چون ید ماده بی ثباتی استنیاز دارد  که از یک تثبیت کننده شیمیاییهمراه باشد.

در آخر  برای اینکهتکه‌های نمک به یکدیگر نچسبد باید به آن Anticaking(ضد کلوختکی) اضافه نمود که از مشتقات نفتی یا ترکیبات خطرناک معدنی مانند سدیم نیتراتیا سیلیکات آلومینیوم می‌باشد!

 امام باقر علیه السلام: اگر مردم از خواص درون نمک خبرداشتند درمان نمی کردند مگر با نمک» کتاب شریف الکافی باب فضیلت نمک


آیا کسی هست در برابر جهل و نادانی قیام کند؟!

 

1000 هکتار درختان بیثمر توسط شهرداری قم کاشته می شود در حالی که کل باغ های زیتون استان حدود 750هکتار می باشد که سالانه حدود 80 تن تولید دارد.

 

یعنی میتوان با این حجم مصرف آب و اشتغال، دست بهتولید زد، ولی شهرداری به تبعیت از سازمان صهیونیستی فائو به کاشت درختان غیر مثمراقدام می کند!


بایستی از مواردی که عمر را کوتاه می کند و سلامتی را بهخطر می اندازد ، پرهیز نمود مانند زیاد همبستر شدن لذا باید جلوی خروج آب منی کهآب حیات می باشد ، گرفته شود و حدود آن رعایت شود.روایاتی داریم که از فضای معنویخارج شده و وارد مادیات در راستای طول عمر می شود ، از جمله طبایع چهارگانه.روایتی داریم از امام صادق(علیه السلام) که می فرمایند : تمام بیماری های سخت بهدلیل غلبه سودا یا صفراست و خون سوخته در بدن و یا خلطی(بلغم) که غلبه کند ،بنابراین ما باید رعایت حال خود را بکنیم ، قبل از آنکه یکی از این طبایع و یابیشتر از یکی بر او غلبه کرده و سبب هلاک او می شود.(1) اگر هلاک را به مرگ تعبیرکنیم اگر کسی به خودش رسیدگی نکند می میرد و عمرش کوتاه می شود بنابراین برایطولانی شدن عمر نباید اجازه دهیم یکی از طبایع بر انسان غلبه کند اگر هلاک را بهبیماری سختی تعبیر کنیم مانند ابتلا به جنون و . انسان باید طبایع را در بدن خودرا حالت تعادل حفظ کند.

از پیامبر اکر(صلی الله علیه و اله) نقل شده که می فرمایند: اگر کسی اراده می کند تا ابد بماند ، بقایی وجود ندارد اما اگر کسی بخواهد عمرشطولانی گردد ، در اول صبح غذا بخورد  ،صبحانه خود را به تأخیر نیندازد ، کفش مناسبی انتخاب کند.(2) همچنین در روایتیوارد شده است : خوردن سیب در اول صبح هر روز سبب افزایش طول عمر می شود و طبیب رااز انسان دور می کند.مجموع روایات گفته شده دراین روایت این گونه جمع می شود : ازجمله چیزهایی که عمر را زیاد می کند ، حفظ سلامتی است.(3) در واقع انسان بایدسلامتی خود را حفظ کند و در درمان خود کوتاهی نکند.

 

منبع: کتاب طب معصومین(علیهم السلام) آیت اللهتبریزیان(مدظله العالی) ج4ص 340

پی نوشت :

1. طب الأئمه : 110

2. الفقیه 3: 361 ح 1715 ، الرسائل 5: 61 ح 5914

3. المحاسن 2: 425 ح 225


حمام به معنای اتاق گرم است. بنابراین اتاق گرم به طور کلینفع دارد.اما بیشتر، مراد حمامی است که گرمای شدید داشته باشد تا انسان بتواندبدنش را بشوید.مؤید این مطلب که حمام باید گرم باشد روایت حضرت علی(علیه السلام)بود که می فرمایند : حمام ما را به یاد آتش جهنم می اندازد.اما حمام های امروزهگرم نیستند .حمام باید شدیداً گرم باشد تا بلغم را از بین ببرد و در صورت وجوده ، خون را آب و جاری می کند ، زیرا بلغم جامد و سفت و سرد است.روایتی ازامام کاظم(علیه السلام) آمده که : ایشان هر گاه می خواستند که به حمام بروند امرمی فرمودند : حمام را سه شبانه روز پشت سر هم گرم کنند تا جایی که خودشان نیز نمیتوانستند از شدت گرما وارد حمام شوند ، ابتدا کسانی که سودایی بودند وارد می شدندو فرش(مخصوص) می انداختند . حمام از بس که گرم بود بی تابی داشتند یک بار مینشستند و یک بار می ایستادند(از شدت گرما).(1) حمامی که روایات درباره آن آمدهو توضیح می دهند حمام مخصوصی است با هندسه و شرایط خاص. احتمالاً حمام های قدیمیاین طور بوده اند و سوناهای امروزه نیز شباهتی به آن حمام ها داشته باشند.

روایتی در رساله ذهبیه امام رضا(علیه السلام) آمده که میفرمایند : همانا حمام طوری طراحی شده است که با ترکیب بدن اسنان مناسب است.زیراترکیب بدن انسان از چهار طبع است. حمام نیز بر اساس ترکیب بدن انسان پایه گذاریشده است ، چهار خانه دارد : خانه اول ، سرد و خشک ، خانه دوم سرد و مرطوب ، خانهسوم گرم و مرطوب ، و خانه چهارم گرم و خشک.(2) رختکنحمام سرد و خشک است بخار حمام که داخل اتاق رختکن می آید سرد و مرطوب می شود.خودحمام گرم و مرطوب است و جایی که بدن را خشک می کنیم گرم وخشک است. خانه اول که سردو خشک است درمان گرم و مرطوب (خون یا دم) است یعنی کسی که غلبه خون دارد.خانه دومکه سرد و مرطوب است درمان صفرا(طبع گرم و خشک) می باشد.خانه سوم با خصوصیت گرم ومرطوب ، درمان ،درمان طبع سرد و خشک(سودا) است و خانه چهارم که گرم و خشک استدرمان طبع سرد و مرطوب (بلغم) می باشد.انسان بایستی در هر کدام از این اتاق ها مکثکند تا غلبه اش درمان شود.این روایت جزو اسرار مهم بشر است که بایستی در ساخت حمامبه این موضوع توجه کنند.اگر کسی نمی تواند چهار اتاق بسازد می تواند یک رختکن ویک  اتاق حمام(دو اتاق) بسازد.برای مثال ،یک دستگاه بخور بگذارد تا سرد و مرطوب شود ،هواکش بگذارد تا گرم و خشک شود و . زیرافواید بسیاری دارد و سلامتی را به دنبال می آورد.

 

منبع : کتاب طب معصومین (علیهم  السلام) آیت الله تبریزیان(مدظله العالی) ج 4 ص103


1- تنها درخانه خوابیدن

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند : کسی که تنهامیخوابد نفرین شده و ملعون است.علاوه بر این که ضرر دارد  سبب ابتلا به دیوانگی و جنون می شود. دروصیت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به حضرت علی (علیه السلام) آمده که می فرمایند: ای علی!سه چیز است که سبب جنون می شود : 1) دستشویی کردن بین قبرها2)راه رفتن بایک کفش 3) اینکه مرد تنها بخوابد.(1)

 

2- روی بام بدون دیوار خوابیدن

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) کراهت داشتند از اینکهکسی روی بام بدون دیوار بخوابد و می فرمودند : کسی که بر روی بامی که دیوار نداردمی خوابد ، هیچ کس درباره او ضامن است.(2)

 

3- خوابیدن با دست نَشُسته

در روایات آمده : در حالی که دست و دهان پس ازغذا شسته نشودو شخص بخوابد میکروب جذب می شود و به شخص آسیب می زند . روایتی از پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) آمده که می فرمایند : اگر کسی بادست نشسته بخوابد وآسیبی از شیطان به او برسد کسی جز خودش را ملامت نکند.روایتی دیگری از پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) درباره کودکان نقل شده که می فرمایند : کودکانتان رابشویید از باقیمانده غذا ، همانا شیطان بوی باقیماده غذا را استشمام می کند و سراغکودک می آید و او را می ترساند و سبب پریدن کودک در خواب می شود ، دو فرشته نیز ازبوی باقیمانده غذا ناراحت می شوند.(3)

 

منبع : کتاب طب معصومین (علیهم السلام) آیت اللهتبریزیان(مدظله العالی) ج 4 ص 84

پی نوشت :

1- الفقیه 4: 359 ضمن ح 5762 ، الخصال : 125 ح 122 ،الوسائل 1: 232 ح 865

2- الفقیه 3: 557 ضمن ح 4914 ، الوسائل 11: 273 ح 20700

3- الفقیه 4: 5 ضمن ح 4968 ، أمالی الصدوق : 510 ، الوسائل3: 583 ح 6713 ، عیون اخبارالرضا(علیه السلام) 1: 74 ح 320


در این فیلم، دکتر حبان Dr. HOBANبه بررسی برخی از مستندات علمی درباره مصرف نمک معدنی طبیعی و فواید مصرف چنین نمکیپرداخته است و به برخی از دروغ‌ها درباره مضرات مصرف این نوع نمک پاسخ داده است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛در منابع طب سنتی نمک» (نمک طعام طبیعی) از جایگاه ویژه‌ای در پیشگیری از ابتلابه بیماریهای مختلف و درمان برخوردار است و البته در منابع روایی نیز احادیث زیادیدرباره فواید مصرف نمک پیش و بعد از غذا وارد شده است.

 

در فیلم زیر دکتر حبان Dr. HOBANبه بررسی برخی از مستندات علمی درباره مصرف نمک طبیعی و فواید مصرف چنین نمکیپرداخته و به این سؤال بسیار مهم پاسخ داده که؛ آیا توصیه به عدم مصرف نمک، توصیهصحیحی است یا خیر؟



قال ابوعبدالله علیه السلام: الْحَرْمَل‏ ُإِذَا بُخِّر بِهٰا تَنَكَّب‏ الشَّیْطَان‏ سَبْعِینَ‏ دَاراً دُونَ الدَّارِ الَّتِی فِیهَا وَ هُی شِفَاءٌ مِنْ سَبْعِینَ دَاءً أَهْوَنُهُ الْجُذَامُ فَلَا یَغیبَنَّکُم

امام صادق علیه السلام:
اسفند (اسپند) زمانی که بخور داده شود ،موجب می شود شیطان ضمن خانه ای که در آن بخور شده(دود شده)،تا هفتاد خانه فاصله بگیرد و آن شفای هفتاد نوع مرض است که کمترین آنها جذام است،پس از آن دوری نکنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
پیامبر(صلی الله علیه و آله) :

از بوته ی اسفند، درخت یا برگ یا میوه ای نمی روید مگر آنگه فرشته ای بر آن گماشته است تا آن را به آنکه شایسته است برساند و یا خشک شود و در ریشه و ساقه اش برای پراکندن شیاطین و شور چشم ها و در دانه آن داروی هفتاد و دو بیماری است.»

پیامبری از ترسی که امتش داشتند به خدا شکایت کرد خداوند به وی وحی کرد که به امتت بگو تا اسفند بخورند که شجاعت را زیاد می کند.

نیز در کلام امام صادق(علیه السلام) آمده که شیطان تا هفتاد خانه از خانه ای که در آن اسفند است، می گریزد و اسفند دوای هفتاد درد است که کمترین آنها جذام است.»

مکارم الاخلاق


عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ اَلْبَخْتَرِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ أَصْلَ حَمَامِ اَلْحَرَمِ بَقِیَّةُ حَمَامٍ كَانَ لِإِسْمَاعِیلَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ اِتَّخَذَهَا كَانَ یَأْنَسُ بِهَا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یُسْتَحَبُّ أَنْ تَتَّخِذَ طَیْراً مَقْصُوصاً تَأْنَسُ بِهِ مَخَافَةَ اَلْهَوَامِّ .


حفص بن بخترى گوید: امام صادق علیه السّلام فرمود:
كبوتران حرم مكه از نسل آن كبوترانى به‌وجود آمده‌اند كه اسماعیل، فرزند ابراهیم خلیل علیهما السّلام به آنها آب و دانه مى‌داد و با آنها مأنوس بود.

امام صادق علیه السّلام فرمود: مستحب است انسان پرنده پرچیده‌اى نگه‌دارى كند و با آن از بیم ات گزنده مأنوس شود.


الکافی , جلد 6 , صفحه 546


مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلْحَكَمِ وَ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: اَلْحَمَامُ مِنْ طُیُورِ اَلْأَنْبِیَاءِ عَلَیْهِمُ اَلسَّلاَمُ .

معاویة بن وهب گوید: امام صادق علیه السّلام فرمود:
كبوتر از پرندگان محبوب پیامبران علیهم السّلام است.

الکافی , جلد 6 , صفحه 546



عَنْهُ عَنْ بَكْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَشْعَثَ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْبَارِقِیِّ عَنْ عَبْدِ اَلْكَرِیمِ بْنِ صَالِحٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَرَأَیْتُ عَلَى فِرَاشِهِ ثَلاَثَ حَمَامَاتٍ خُضْرٍ قَدْ ذَرَقْنَ عَلَى اَلْفِرَاشِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَؤُلاَءِ اَلْحَمَامُ تَقْذَرُ اَلْفِرَاشَ فَقَالَ لاَ إِنَّهُ یُسْتَحَبُّ أَنْ تُسْكَنَ فِی اَلْبَیْتِ .


عبد الكریم بن صالح گوید: حضور امام صادق علیه السّلام شرف‌یاب شدم. بر روى فرش خانۀ آن حضرت سه كبوتر سبزرنگ مشاهده نمودم كه روى فرش فضله انداخته بودند، عرض كردم: قربانتان گردم! این فرش را كبوترها كثیف كرده‌اند!؟
فرمود: نه، به‌راستى كه مستحب است كه كبوتران در خانه اسكان داده شوند.


الکافی , جلد 6 , صفحه 548


قال رسول اللَّه صلى الله علیه و آله:

استوصوا بالمعزى خیراً فإنّه مالٌ رفیق و هو من الجنه( عوالی اللئالی ج 1 ص 64).

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

با بز خوشرفتاری کنید. چون حیوان با شفقّتی می باشد

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِذَا أَفْطَرَ اَلرَّجُلُ عَلَى اَلْمَاءِ اَلْفَاتِرِ نَقَّى كَبِدَهُ وَ غَسَلَ اَلذُّنُوبَ مِنَ اَلْقَلْبِ وَ قَوَّى اَلْبَصَرَ وَ اَلْحَدَقَ .

راوى گوید: امام صادق علیه السّلام فرمود:
هرگاه انسان با آب ولرم افطار نماید، كبدش را پاك مى‌كند، گناه را از دلش مى‌زداید و چشم و حدقه او را نیرومند مى‌سازد.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به، امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
یا بُنَیَّ، کُلِ الکَرَفسَ؛ فَإِنَّها بَقلَةُ الأَنبِیاءِ مَغفولٌ عَنها، و هُوَ طَعامُ الخَضِرِ وَالیاسَ، وَالکَرَفسُ یَفتَحُ السُّدَدَ، ویُذَکَّی القَلبَ، ویَرِثُ الحِفظَ، ویَطرُدُ الجُنونَ وُالجُذامَ وَالبَرَصَ وَالجُبنَ

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم خطاب به امام حسین علیه‌السلام – فرزندم ! کرفس بخور؛ چرا که سبزی پیامبران است، که فراموش شده است و خوراک خضر و الیاس علیه‌السلام است. کرفس، انسدادها را می‌گشاید، دل را طراوت می‌دهد، حافظه را قوی می‌کند، و دیوانگی، جذام، پیسی و ترس را دور می‌کند.

رسول اللّه‏ صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :

عَلَیكُم بِالكَرَفسِ ؛ فَإِنَّهُ إن كانَ شَیءٌ یَزیدُ فِی العَقلِ فَهُوَ هُوَ .


بر شما باد كرفس؛ چرا كه اگر بنا بود تنها یك چیز عقل را افزون كند ، آن ، همین بود.

فاضل دربندی در کتاب اسرار می گوید:
حکایتی بسیار عجیب و غریبی شنیده ام که پنجاه سال پیش از این اتفاق افتاده، و آن این است که، شخصی از بزرگان هند به قصد مجاورت کربلای معلی به این شهر آمد و مدت شش ماه در آنجا ساکن شد و در این مدت داخل حرم مطهر نشده بود و هر وقت زیارت حضرت امام حسین علیه السلام را اراده می کرد، بر بام منزل خود رفته، به آن حضرت سلام می کرد و او را زیارت می نمود؛ تا اینکه سرگذشت او را به سید مرتضی که از بزرگان آن عصر و مرسوم به نقیب الاشراف بود رسانیدند.
سید مرتضی به منزل او رفت و در این خصوص او را سرزنش نمود و گفت: آداب زیارت در مذهب اهل بیت علیه السلام این است که داخل حرم شوی و عقبه و ضریح را ببوسی. این روشی را که تو داری، برای کسانی است که در شهرهای دور می باشند و دستشان به حرم مطهر نمی رسد.
آن مرد چون ابن سخن را شنید گفت: ای نقیب الاشراف! از مال دنیا هر چه بخواهی از من بگیر و مرا از رفتن به حرم مطهر معذور دار.
هنگامی که سید مرتضی سخن او را شنید بسیار ناراحت شد و گفت: من که برای که برای دنیا این سخن را نگفتم؛ بلکه این روش را بدعت و زشت می دانم و نهی از منکر واجب است.
وقتی آن مرد این سخن را شنید، آه سردی از جگر پر دردش کشید. سپس از جا بر خاست و غسل زیارت کرد و بهترین لباسش را پوشید و پا و با وقار از خانه خارج شد و با خشوع و خضوع تمام، نالان و گریان متوجه حرم حسینی گردید تا اینکه به در صحن مطهر رسید.
نخست سجده شکر کرد و عتبه صحن شریف را بوسید. سپس برخاست و لرزان، مانند جوجه گنجشکی که آن را در هوای سرد در آب انداخته باشند، برخود می لرزید و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک سوم روحش می لرزید و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک سوم روحش خارج گشته باشد، حرکت می کرد تا اینکه وارد کفش کن شد. دوباره سجده شکر به جا آورد و زمین را بوسید و برخاست و مانند کسی که در حال احتضار باشد داخل ایوان مقدس گردید و با سخنی تمام خود را به رواق رسانید.
چون چشمش به قبر مطهر افتاد، نفسی اندوهناک برآورد و مانند زن بچه مرد، ناله جانسوزی کشید. سپس به آوازی دلگذار گفت: اهذا مصرع سید الشهداء؟ اهذا مقتل سید الشهداء؟ آیا اینجا جای افتادن امام حسین علیه السلام است؟ آیا اینجا جای کشته شدن حضرت سید الشهداء است؟
پس فریادی کرد و نقش زمین شد و جان به جان آفرین تسلیم نمود و به شهیدان راه حق پیوست.


داستانهای علوی، ج 4، ص 210؛ دراالسلام عراقی، ص 301

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ اِبْنِ أُذَیْنَةَ عَنِ اِبْنِ بُكَیْرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ :
 إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَزْرَعَ زَرْعاً فَخُذْ قَبْضَةً مِنَ اَلْبَذْرِ وَ اِسْتَقْبِلِ اَلْقِبْلَةَ وَ قُلْ أَ فَرَأَیْتُمْ مٰا تَحْرُثُونَ `أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ اَّٰارِعُونَ » ثَلاَثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ تَقُولُ بَلِ اَللَّهُ اََّارِعُ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ قُلِ اَللَّهُمَّ اِجْعَلْهُ حَبّاً مُبَارَكاً وَ اُرْزُقْنَا فِیهِ اَلسَّلاَمَةَ ثُمَّ اُنْثُرِ اَلْقَبْضَةَ اَلَّتِی فِی یَدِكَ فِی اَلْقَرَاحِ.

 ترجمه فروع کافی ؛ ج 5 , ص 609 


1 - ابن بكیر گوید: امام صادق علیه السّلام فرمود:
هرگاه خواستى كشت كنى، یك مشت از بذر آن را بردار و رو به قبله بایست و سه مرتبه بگو:
أَ فَرَأَیْتُمْ‌ مٰا تَحْرُثُونَ‌*`أَ أَنْتُمْ‌ تَزْرَعُونَهُ‌ أَمْ‌ نَحْنُ‌ اَّٰارِعُونَ‌(واقعه آیات 63 و 64).

آن‌گاه بگو:بل اللّه اارع»(بلكه خداوند زارع است).
این را نیز سه بار تكرار كن؛ سپس بگو:اللّهمّ‌ اجعله حبّا مباركا و ارزقنا فیه السّلامة».
و پس از آن، دانه‌اى را كه در دست توست در زمین آمادۀ كشت بپاش.

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى رَفَعَهُ عَنْ أَحَدِهِمَا عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ قَالَ:
 تَقُولُ إِذَا غَرَسْتَ أَوْ زَرَعْتَ وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ طَیِّبَةٍ كَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهٰا ثٰابِتٌ وَ فَرْعُهٰا فِی اَلسَّمٰاءِ `تُؤْتِی أُكُلَهٰا كُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهٰا» .

 ترجمه فروع کافی ؛ ج 5 , ص 612 


6 - محمّد بن یحیى در روایت مرفوعه‌اى گوید: امام (باقر یا امام صادق علیهما السّلام) فرمود: هنگامى كه درخت مى‌نشانى یا چیزى كشت مى‌كنى این‌گونه مى‌گویى:
و مثل كَلِمَةً‌ طَیِّبَةً‌ كَشَجَرَةٍ‌ طَیِّبَةٍ‌ أَصْلُهٰا ثٰابِتٌ‌ وَ فَرْعُهٰا فِی اَلسَّمٰاءِ `تُؤْتِی أُكُلَهٰا كُلَّ‌ حِینٍ‌ بِإِذْنِ‌ رَبِّهٰا.

كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِینَةٌ إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ

اصحاب یمین چه کسانی هستند؟

در احوالات عارف بزرگ شیخ جعفر مجتهدی آمده، یک روز که مشغول تلاوت قرآن بودم به این آیه برخورد نمودم که : كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِینَةٌ إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ » به فکر افتادم که اصحاب یمین چه کسانی هستند که در روز قیامت همه در گرو اعمالشان می باشند الا آنها؟هر چه جستجو کرده و مراجعه نمودم متوجه این مطلب نشدم.

 

تا اینکه نجف خدمت حضرت مولا امیرالمومنین علی علیه السلام رسیدم و به آقا عرض کردم مولای من اصحاب یمین چه کسانی هستند که در گرو عملشان نمی باشند؟

 

حضرت در عالم مکاشفه فرمودند:

شیخ جعفر شما که اهل حساب و عدد هستید چطور کلمه یمین را "حساب"نکردید؟

هنگامی که کلمه یمین را "حساب" کردم متوجه شدم حاصل آن میشود عدد ۱۱۰.

در آن موقع فهمیدم که كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِینَةٌ إِلَّا شیعیان حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام

یعنی فردای قیامت همه گرفتار حساب و کتاب اعمالشان هستند مگر شیعیان و پیروان امیر المومنین که به عنایت و شفاعت حضرت مولا حساب و کتابی بر آنها نیست.

منبع: لاله ای از ملکوت / چاپ چهارم /

 


نرم افزار قدرتمندی است که بدون افت کیفیت، تصاویر JPEG شما را فشرده می کند و شما می توانید بالاترین درصد فشردگی را بدون افت کیفیت بدست آورید. در این ابزار شما با تغییر دادن میزان روشنایی، شفافیت، کانال های رنگی، وضوح و تاری عکس ها می توانید به حجم دلخواه خود برسید، تغییرات انجام شده بر روی عکس ها به صورت بلادرنگ قابل مشاهده خواهند بود به این معنی که با تغییر هر یک از پارامترها شما نتیجه تغییرات را بلافاصله مشاهده می کنید.
این نرم افزار دارای تنظیمات زیادی برای جلوگیری از افت کیفیت است، این ابزار توانایی فشرده سازی دسته جمعی فایل ها را نیز دارد.

قابلیت های کلیدی نرم افزار Advanced JPEG Compressor:
- کاهش حجم تصاویر تا میزان مناسبی
- سازگار با فرمت JPEG
- محیط کاربری فوق العاده حرفه ای نرم افزار
- امکان فشرده سازی به صورت دستی و یا اتوماتیک
- سازگار با انواع اسکنرها و دوربین های دیجیتالی
- حجم پائین نرم افزار
- مناسب برای مدیران وب سایت ها برای کاهش حجم تصاویر
- امکان قراردادن Watermark برای جلوگیری از کپی رایت تصاویر
- امکان ویرایش اطلاعات مربوط به تصاویر
- امکان ویرایش تصاویر به صورت ساده
- سازگار با نسخه های مختلف ویندوز
- و .


حجم فایل: 2.8 مگابایت

رمز فایل : ندارد

نکته : کرک برنامه را در مسیر نصب کپی کنید

لینک دانلود


دکتر محمد دریائی متخصص علوم بیولوژیک می نویسد:
به موجب بررسی های دقیقی که امروزه معمول داشته اند، بیش از پیش وجود نمک را برای ادامه حیات لازم و ضروری تشخیص داده اند.
اما کدام نمک؟؟!!!
ایشان همچنین می نویسد:
با مصرف نمک طعام فشار خون همیشه ثابت (و تنظیم) باقی می ماند!
همچنین می نویسد:
نمک دریائی اصل(طبیعی) که از دریاچه های ایران مانند دریاچه ارومیه و دریاچه آران و بیدگل کاشان به صورت طبیعی برداشت شده، حاوی ید و دیگر ریزمغذی های مورد نیاز بدن از جمله منیزیم، کلسیم، پتاسیم، منگنز، روی، سدیم، کلر، گوگرد، سیلی، برم، فلوئور، فسفر، وانادیم و مس است!
بدن برای مصرف و متابولیسم عنصر ید، نیازمند حضور مس و منیزیم است یا برای ساخت بافت همبند و استخوانی، سیلی لازم دارد.برای تکمیل عمل سنتز نیازمند منگنز، پتاسیم و منیزیم است که متأسفانه تمام این موارد در فرآیند تصفیه نمک از آن جدا شده و فقط کلرورسدیم باقی می ماند!
کتاب نمک دریا، سالم ترین نمک هستی/دکتر محمددریائی/مقدمه

در سبک زندگی اسلامی نگهداری بعضی از حیوانات بخاطر برکات زیادی که دارند سفارش شده که در زیر به تعدادی از آنها اشاره میکنم


*گربه ، کبوتر و خروس باعث آبادانی خانه

امام کاظم علیه السّلام فرمود: نشاید كه خانه هر یك از شماها از سه چیز تهى باشد كه آنها آباد كننده خانه باشند: گربه، كبوتر و خروس، و اگر با خروس مرغى هم باشد چه بهتر، وگرنه باكى نیست بر كسى كه نمی تواند.


*گربه برکت خانه 

همچنین پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:
بودن گوسفند در خانه باعث برکت می‌شود و همچنین بودن گربه هم در خانه باعث برکت می‌شود. یک گوسفند، یک برکت دارد و دو گوسفند دو برکت دارد و سه گوسفند برکات زیادی دارد.


*کبوتر دافع اجنه

امام صادق(علیه السلام): کبوتر از پرنده‌هاى پیغمبران است که در خانه خود داشتند و در هر خانه که باشند، آفت جن به اهل آن خانه نرسد؛ چون سفهاء جن در خانه بازى کنند، با کبوتر مشغول شوند و مردم را کاری ندارند»


*بزغاله برکت خانه

امام صادق(علیه السلام) فرمود: مؤمنی نیست که در خانه‌اش بزغاله‌ای نباشد و آن خانه مقدس و با برکت نشود و اگر دو بزغاله در این خانه باشد هر روز دو مرتبه این خانه مقدس می‌شود. مردی پرسید: چه‌گونه مقدس می‌شود؟ به آن‌ها گفته می‌شود تا هنگامی که سفره شما پاکیزه است برکت بر شماست.


*خروس محافظ خانه

پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: خروس سفید، دوستم است و دشمن او دشمن خداست. او صاحب خود را و هفتاد خانه را محافظت می‌کند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) خروس را با خود نگاه می‌داشت.


*گوسفند برکت خانه

در حدیث موثّق از حضرت صادق علیه السلام منقول است: اهل هر خانه ای که یک گوسفند نگاه دارند، خداوند روزیِ آن گوسفند را به ایشان بدهد و روزیِ ایشان را زیاد کند و فقر از ایشان یک منزل دور شود، و اگر دو گوسفند نگاه دارند، خدا روزیِ آن ها را برساند و روزی ایشان را زیاد کند و پریشانی از ایشان دو منزل دور می شود و اگر سه گوسفند نگاه دارند، حق تعالی روزی آن ها را برساند و روزی ایشان را زیاد گرداند و پریشانی از ایشان در اصل برطرف شود.


امام رضا علیه‏ السلام می فرمایند  :

به بیمارانتان ، چغندر (یعنى برگ آن را) بدهید ؛ چرا كه در آن ، درمان است و هیچ بیمارى‏ اى به همراه ندارد و هیچ عارضه ‏اى در آن نیست و خواب بیمار را آرام میسازد .

امّا از خودِ چغندر(ریشه آن) بپرهیزید ؛ چرا كه سودا را تحریك مى‏كند .


امام رضا (علیه السلام) :

برگ چغندر بخور زیرا این در کنار رود بهشت می‌روید و در آن درمان دردهاست و استخوان را درشت می‌کند و گوشت می‌رویاند …»


امام رضا علیه السلام فرمودند :

برگ چغندر همانا آن عقل را تقویت می‌کند و خون را صاف می‌کند


در روایتی از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است: ابوخالد کابلی مدتی نزد پدرم علی بن الحسین (علیه السلام) خدمت می کرد. روزی اشتیاقش را نسبت به دیدار مادرش به حضرت بازگو نمود و برای رفتن نزد او رخصت خواست. حضرت فرمود:‌ فردا مردی از اهل شام که صاحب شأن و جاه و مال است، با دخترش که جن زده شده، به سراغ طبیب این جا می آید و حاضر است مال خود را برای علاج دخترش صرف کند. نزد او برو و بگو: ده هزار درهم می گیرم و او را معالجه می کنم. فردا مرد شامی با دخترش آمد و سراغ از طبیب گرفت. ابوخالد گفت: ده هزار درهم می گیرم و او را معالجه می کنم. پدر قول داد که پول را بدهد.
حضرت فرمود: به زودی با تو مکر می کند و به وعده اش وفا نمی کند، سپس فرمود: برو در گوش چپ دختر بگو: ای خبیث! حضرت زین العابدین می فرماید: از بدن این دختر بیرون رو و دیگر بر نگرد. ابوخالد چنین کرد. جنون دختر خوب شد. سپس مال را از پدرش مطالبه کرد،‌ اما او مسامحه نمود، چون آن مرد کوتاهی کرد ،حضرت فرمود: فردا باز مرضش بر می گردد. به او بگو: دلیل عود بیماری آن است که به وعده ات وفا نکردی. اینک اگر ده هزار درهم را در دست علی بن الحسین (علیه السلام) بگذاری ، او را علاج می کنم ،به طوری که دیگر بر نگردد. فردای آن روز به دستور آن جناب عمل کرد و گفت: اگر برگردی ، تو را به آتش خدا می سوزانم. شیطان از بدنش خارج شد (رهایش کرد) و دیگر باز نگشت؛ ابوخالد مال را گرفت و به جانب مادر رفت.

بحار الانوار ،مجلسی ،محمد باقر ،ج 46 ،ص 31-32. چ اسلامیه، بی تا.

دَلاَئِلُ اَلطَّبَرِیِّ ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یُوسُفَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ دَاوُدَ اَلْحَذَّاءِ عَنِ اَلْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَهُ إِذْ نَظَرْتُ إِلَى زَوْجِ حَمَامٍ عِنْدَهُ یَهْدِرُ اَلذَّكَرُ عَلَى اَلْأُنْثَى فَقَالَ أَ تَدْرِی مَا یَقُولُ قُلْتُ لاَ قَالَ یَقُولُ یَا سَكَنِی وَ عِرْسِی مَا خَلَقَ اَللَّهُ خَلْقاً أَحَبَّ إِلَیَّ مِنْكِ إِلاَّ أَنْ یَكُونَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ .

در دلائل طبرى-134-بسندش از فضیل بن یسار كه نزد امام ششم علیه السّلام بودم و نگریستم به جفتى كبوتر در برش كه نر با ماده قوقو میكرد فرمود: میدانى چه میگوید؟گفتم:نه،فرمود:گوید اى آرام عروس من خدا نیافریده آفریده‌اى كه دوستترش دارم از تو جز كه جعفر بن محمّد باشد.

بحارالأنوار (جلد ۵۴ تا ۶۳) / ترجمه کمره ای ;  ج ۸  ص ۲۶۴


عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِعَمَّتِهِ مَا یَمْنَعُكِ أَنْ تَتَّخِذِی فِی بَیْتِكِ بَرَكَةً قَالَتْ یَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ مَا اَلْبَرَكَةُ قَالَ شَاةٌ تُحْلَبُ فَإِنَّهُ مَنْ كَانَ فِی دَارِهِ شَاةٌ تُحْلَبُ أَوْ نَعْجَةٌ أَوْ بَقَرَةٌ تُحْلَبُ فَبَرَكَاتٌ كُلُّهُنَّ .

جابر گوید: امام باقر علیه السّلام فرمود: پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و اله به عمّه خود فرمود:

چه‌چیزى تو را بازمى‌دارد كه در خانه‌ات بركتى نگه‌دارى كنى‌؟!
عرض كرد: اى پیامبر خدا! بركت چیست‌؟
فرمود: گوسفندى كه دوشیده شود؛ همانا كسى كه در خانه‌اش یك رأس گوسفند یا میش ماده یا گاوى باشد كه دوشیده شود؛ پس همه آنها بركت‌اند.

الکافی , جلد 6 , صفحه 545


وَ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: اَلشَّاةُ بَرَكَةٌ وَ اَلشَّاتَانِ بَرَكَتَانِ وَ ثَلاَثُ شِیَاهٍ غَنِیمَةٌ.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) :
یك گوسفند یك بركت و دو گوسفند دو بركت دارد و سه گوسفند غنیمت است.

طب النبی صلّی الله علیه و آله , جلد 1 , صفحه 25

 پیامبر صلی الله علیه و آله :

 عَلَیْكُمْ بِالاْءِهلیلَجَ الاَْسْوَدَ فَاِنَّهُ مِنْ شَجَرَةِ الْجَنَّةَ وَ طَعْمُهُ مُرٌّ و فیهِ شِفاءٌمِنْ كُلِّ داءٍ؛

هلیله سیاه بخورید، كه از درختان بهشت است. مزه آن تلخ است ولى شفاى هردردى است.


حسین خیر اندیش چهره سرشناس طب سنتی ایران گفت: اصلاح تغذیه مردم بخش مهم از توسعه و رشد طب سنتی است و باید آداب تغذیه بر پایه طب اسلامی به مردم آموزش داده شود و با این کار خیلی از بیماری‌ها قابل ‌پیشگیری است.
به گزارش خبرگزاری مهر، همایش بیوتروریسم با موضوع ضرورت احیای طب اسلامی پنج شنبه ۱۶ مهر با حضور اساتید و صاحبنظران و با مشارکت پایگاه جامع اطلاع رسانی امام مهدی(عج) و جنبش مردمی احیای سبک زندگی اسلامی در فرهنگسرای امام(ره) برگزار شد.
حسین خیراندیش، پدر طب سنتی در این مراسم با اشاره به اینکه ۳ هزار مدل سم در آلمان تولید می شود و ما برای درمان بیماران شیمیایی در زمان جنگ جانبازان را به این کشور اعزام می کردیم، گفت: کشورهای غربی حافظ منافعشان در زمینه تولید دارو هستند و در این زمنیه می توان به منافع ۴ میلیاردی آمریکایی ها اشاره کرد.
وی با بیان اینکه متأسفانه مطالب پوسیده غربی در دانشگاه های کشورمان در حال تدریس است، اظهار کرد: این علوم تحت عناوینی مانند روانشناسی، جامعه شناسی، مدیریت و غیره تدریس می شوند و بدون اینکه مطلع باشیم تمام اعتبارمان را در اختیار غربی ها قرار داده ایم.


 پیامبر (صلی الله علیه و آله)میفرمایند: 

 اصل كل داء البرودة، كل وانت تشتهی وامسك وانت تشتهی

 ریشه هر بیماری سردی است، وقتی گرسنه شدی غذا بخور و قبل از آنکه سیر شوی دست بکش 

منبع : طب النبی، ابو العباس جعفر بن محمد المستغفری، ص 19



بحران آب جدی نیست! بحران مهم تری در کار است!

*پس از زمینه سازی های مختلف، بالاخره یک فراماسون نشان دار بعنوان معاونت آموزش در سازمان حفاظت از محیط زیست ایران سمت گرفت، ایشان کارشناس ارشد بی بی سی هست که بیش از صد مصاحبه با این شبکه دارد و از سخنرانان ثابت در محافل مهم بین المللی صهیونیستی است و از این به بعد تمامی عملیات های سازمان حفاظت از محیط زیست کشور با برنامه‌ریزی ایشان اجرایی خواهد شد!

-طرح چیست؟




سفارشات اهل بیت برای باز کردن کام نوزاد :

1- شیره خرما

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع‌ حَنِّكُوا أَوْلَادَكُمْ بِالتَّمْرِ فَكَذَا فَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ علیهما السلام».
راوی از امام صادق نقل می کند: امیر المومنین علیه السلام فرمودند: بچه هایتان را با خرما تحنیک کنید، پیامبر نسبت به امام حسن و امام حسین اینگونه تحنیک کرده اند.


2- عسل

 از فقه الرضا حکایت شده که با عسل هم می توان بچه را تحنیک کرد.

(جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج31، ص253.)

حضرت رضا (علیه السلام) می‌فرمود: اگر تربت(سید الشهداء علیه السلام) موجود نبود، کام نوزاد را با عسل بردارید».


3- تربت سید الشهداء (علیه السلام)

امام صادق(علیه السلام) فرمود:كام فرزندانتان را با تربت حسین(علیه السلام) باز كنید كه آن امان است.

 (وسائل الشیعه , شیخ حر عاملى , ج 4 ص 1033)

نکته : مقدار خیلی کمی از تربت را با آب شیرین مخلوط کنید و به نوزاد بدهید
روزی روزگاری در زمان حضرت موسی(علیه السلام) مرد جوانی به خدمت او رسید و گفت: ای پیامبر خدا! سال هاست که آرزو دارم زبان جانوران را یاد بگیرم. از تو خواهش می کنم زبان آن ها را به من بیاموز. دوست دارم با آموختن زبان آن ها به تقویت دین و ایمان خود بپردازم و به کمال برسم؛ زیرا صدای آدمیان همه برای به دست آوردن آب و نان است.
شاید زبان حیوانات مرا به خداوند نزدیک تر کند!» حضرت موسی(علیه السلام) گفت: این چه هوس خامی است! از این آرزو بگذر که برای تو خطرناک است. » اما مرد جوان دست بردار نبود و هی اصرار می کرد و می گفت: تو را به آن خدایی که می پرستی آرزویم را برآورده کن!» حضرت موسی(علیه السلام) با خدا به راز و نیاز پرداخت و به خدا عرض کرد:خدایا این جوان ساده لوح را شیطان به بازی گرفته است. اگر زبان جانوران را به او بیاموزم به زیان او تمام می شود و او تحمّل آن را ندارد.
اگر هم به او یاد ندهم دلش از ما تیره می گردد.» وحی آمد:ای موسی خواسته ی او را اجابت کن که ما از کَرَم، دعای کسی را هرگز رد نمی کنیم. » گفت ای موسی بیاموزش که ما رد نکردیم از کَرَم هرگز دعا حضرت موسی(علیه السلام) سرانجام تنها زبان خروس و سگ را به او آموخت. مرد جوان از این که زبان این دو موجود را یاد گرفته بود بسیار خوش حال بود. روز اول خدمتکارش برایش صبحانه آورد و مقداری از نان خرده ها را در حیاط ریخت. سگ و خروس جلو دویدند. خروس تکّه ی بزرگ نان را با نوکش گرفت. سگ اعتراض کرد: ای خروس تو همیشه به ما ظلم می کنی آخر تو می توانی دانه ی گندم و جو بخوری، اما من نمی توانم.
از این مختصر غذایی که قسمت ما سگ هاست هم نمی گذری؟» خروس گفت: دوست عزیز ناراحت نباش! فردا اسب ارباب مان می میرد. مردن اسب، جشن شما سگ هاست. تا می توانید از لاشه ی آن خواهید خورد.» مرد جوان وقتی این را از خروس شنید، فوری به بازار رفت و اسبش را فروخت. روز دوم باز هم هنگام صبحانه شنید که سگ به خروس گفت: ای دروغگو! مگر نمی گفتی اسب ارباب می میرد؟ پس چرا نمرد؟» خروس گفت: چرا مُرد؛ ولی در جای دیگر؛ چون ارباب همان دیروز آن را فروخت.


سفارش علاّمه امینى


مرحوم حجت الاسلام دكتر امینى چنین مى نویسد :

پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم پدر بزرگوارم آیت اللّه علاّمه امینى

 نجفى یعنى سال یكهزار و 1394 ه-ق ، اى قبل از اذان صبح

ایشان را در خواب دیدم . او را شاداب و خرسند یافتم .

جلو رفته و پس از سلام و دست بوسى عرض كردم :

پدر جان ! در آنجا چه علمى باعث سعادت و نجات شما گردید؟

گفتند: چه مى گویى ؟

مجدّداً عرض كردم : آقاجان ! در آنجا كه اقامت دارید ، كدام عمل موجب نجات

 شما شد؟




روشنایى شمع دوام مى یابد


.فرمود ، مادرم به تلاوت قرآن مجید علاقه زیادى داشت و غالبا در شبانه
روز هفت جزو تلاوت مى نمود وشبهاى ماه رمضان را نمى خوابید و مشغول تلاوت
 قرآن و دعا و نماز بود . شبى در شمعدان به مقدار یك بند انگشت شمع باقیمانده
بود و ما مى توانستیم در خارج از منزل شمع بیاوریم ، ولی چون از طرف حكومت
 قدغن شده بود كه كسى نباید از خانه اش خارج شود و اگر كسى را در كوچه و
بازار مى دیدند او را به زندان مى بردند و جریمه مى كردند ، مادرم به روشنایى
همان مقدار از شمع مشغول تلاوت قرآن مجید شد.
به خدا سوگند ! كه تا آخر شب كه مادرم قرآن و دعا مى خواند شمع تمام نشد و
از نماز ش كه فارغ شد مشغول سحرى خوردن شدیم باز تمام نشد ، همین كه صداى
 اذان صبح بلند گردید رو به خاموشى رفت و تمام شد و خلاصه یك بند انگشت شمع
 به مقدار نه ساعت براى ما به بركت مادرم روشنایى داد .

منبع : داستان های شگفت آیت الله دستغیب

شفا بوسیله قرآن مجید


آقاى سید محمود حمیدى گفت كه در مرض عمومى آنفلوآنزا كه بیشتر اهالى شیراز
 به آن مبتلا شدند (محرم 1337 ه-ق ) من و اهل خانه ام همه مبتلا شدیم و من
از شدت مرض بیهوش شدم ، در آن حال سید جلیل مرحوم آقا سید میرزا (امام
جماعت مسجد فتح ) را دیدم كه در مسجد وكیل پس از نماز جماعت به یك نفر فرمود
 كه به مردم بگو دست راست خود را بر دو شقیقه خود گذارید و آیه شریفه :(وَنُنَزِّل
 مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَلا یَزیدُ الظّالِمینَ اِلاّخَساراً)(اسراء82)
 را هفت مرتبه بخوانید و بر هركه بخوانید خداشفا مى دهد.
چون به خودم آمدم آیه شریفه را هفت مرتبه خواندم فورا خدا شفا داد برخاستم و
 دست بر شقیقه فرزندم گذاردم و خواندم او هم فورا خوب شد و از
 بستر برخاست . خلاصه تمام اهل خانه در همان روز خوب شدند و از آن سال تا
به حال هركس از خانواده ام سردردى میگیرد همین آیه شریفه را بر او مى خوانم
فورا شفا مى یابد.


منبع : کتاب داستان های شگفت آیت الله دستغیب

شیخ كلینی در اصول كافی در ضمن بابی با عنوان باب فضل شراء الحنطة و الطعام»، فضیلت خریدن گندم و طعام، سه حدیث از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل می كند كه در آنها به خریدن گندم توصیه شده و از خریدن آرد و نان نهی شده است.
1. عده ای از اصحاب از احمد بن محمد، از ابن محبوب، از نصر بن اسحاق كوفی، از عباد بن حبیب گفت: از امام صادق ـ علیه السلام ـ شنیدم می فرمود: (خریدن گندم فقر را از بین می برد و خریدن آرد موجب فقر می شود. و خریدن نان از بین بردن مال است. می گوید عرض كردم: خداوند حافظ شما باشد پس كسی كه قدرت بر خریدن گندم ندارد چه كار كند، فرمود: این حكم (ممانعت، نهی) برای كسی است كه قدرت بر خرید گندم دارد ولی این كار را نمی كند.)(1)
در روایت دیگر از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل می كند كه حضرت فرمود: ((زمانی كه پولی و درهمی به دست آوردی با آن گندم بخر و اگر آرد بخری پول تو از دست رفته است.))(2)
در روایت دیگر ابو صباح كنانی از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل می كند كه حضرت فرمود: ((خریدن آرد مایه ذلت است و خریدن گندم مایه عزت و خریدن نان مایه فقر، پس پناه می برم به خداوند از فقر و ناچیزی.))(3)


معروف ترین حرز برای دفع بلایای زمینی و آسمانی حرز امام جواد (ع) است. امام جواد (ع) درباره این حرز می فرمایند: خود را به این دعا، حرز کن که اگر همه اهل زمین علیه تو قیام کنند، از همه آنها ایمن باشی.

  استاد احمد عابدی، استاد حوزه علمیه قم  با اشاره به داستان حرز امام جواد(ع)، شرایط و کیفیت نگارش این حرز معروف را تبیین کرد.

عابدی اظهار داشت: شافعی در کتاب الحیوان جائز خود می گوید که قبر امام جواد(ع) و امام موسی کاظم(ع) در بغداد پادزهر هر دردی است.

او با تصریح به اینکه همه امامان شیعه حرز دارند، افزود: یکسری حرزهایی از ائمه(ع) نقل شده است مانند حرز حضرت زهرا، حرز یمانی منسوب به امیرالمومنین(ع)، حرز حضرت خدیجه و… در این میان حرز امام جواد(ع) از معروفیت بیشتری برخوردار است.



دباغی معده

دباغی در مورد پوست حیوانات و چرم انجام می‌شود، در این کار ابتدا رطوبت اضافی پوست را می‌گیرند و عفونت و آلودگی آن را برطرف می‌کنند. کار دیگری که در دباغی انجام می‌شود این است که ورم و پوف پوست را می‌گیرند تا صاف و یکدست و نازک و درعین‌حال مستحکم شود. برای آسیب های معده مثل زخم معده می توانیم از چیزهیی که معده را دباغی می کند استفاده کنیم  وقتی پوست دباغی شود و به چرم تبدیل شود بسیار مقاوم است و در شرایط سخت و در زمان طولانی دوام می‌آورد، از طرفی معده هم عضوی پرکار است و فعالیت و حرکت زیادی دارد و باید مقاوم باشد، همچنین رطوبت و آلودگی هم نداشته باشد.

چیزهایی که معده را دباغی می کنند:

خوردن باقلا باپوست
آویشن
پیه انار


ابان بن تغلب می‌گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: زمین بر چه چیزی استوار است؟ امام(ع) فرمود: بر ماهى
گفتم: ماهى بر چه چیزی استوار است؟ فرمود: بر آب
 پرسیدم آب بر چه چیز؟ 
 ‏فرمود: بر صخره (سنگ سخت) 
 ‏پرسیدم: صخره بر چه چیز؟
 ‏ فرمود بر شاخ گاوى راهوار، 
 ‏گفتم گاو بر چه استوار است؟ 
 ‏فرمود: بر خاك نمناک،
 ‏ گفتم: خاك نمناک بر چه چیز؟ فرمود: هیهات، كه در این‌جا دانش دانشمندان گم گشته است.‏[1]

_______________

حسین بن زید هاشمى از امام صادق علیه السّلام روایت كند كه فرمود:
 زینب عطاره كه‏ چشمش تاب و پیچ داشت براى فروختن عطر بنزد ن و دختران رسول خدا (ص) آمد و در همان حال كه او در نزد 

در جلد نهم بحارالانوار ص 514 از تفاسیر عامه نقل مى كند كه: مردى پیش ‍ رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) آمد و از گرسنگى شكایت كرد. آن جناب فرستاد به نزد زنهاى خود كه اگر خوراكى پیش شما یافت مى شود براى این مرد بدهید. گفتند غیر آب چیزى اینجا پیدا نمى شود. پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود من لهذا الرجل اللیلة ؛ كیست امشب این مرد را خوراك دهد. على (علیه السلام ) عرض كرد من امشب او را مهمان مى كنم .

آنگاه امیر المؤ منین (علیه السلام) به خانه پیش فاطمه زهرا (علیها السلام) آمد. پرسید خوراكى یافت مى شود كه این مرد را پذیرائى كنیم ؟ فاطمه (علیها السلام ) عرض كرد مختصرى كه بچه ها را كفایت كند هست ولى مهمان را بر فرزندان خود مقدم مى دارم .



هشام بن عبد الملك، خلیفه ی اموی، در ایام خلافت خود به قصد حج وارد مكه شد. دستور داد یكی از كسانی كه زمان رسول خدا را درك كرده و به شرف مصاحبت آن حضرت نائل شده است حاضر كنند تا از او راجع به آن عصر و آن روزگاران سؤالاتی بكند. به او گفتند از اصحاب رسول خدا كسی باقی نمانده است و همه درگذشته اند. هشام گفت: پس یكی از تابعین [1]را حاضر كنید تا از محضرش استفاده كنیم». طاووس یمانی را حاضر كردند.

طاووس وقتی كه وارد شد، كفش خود را جلو روی هشام، روی فرش، از پای خود درآورد. وقتی هم كه سلام كرد برخلاف معمول كه هركس سلام می كرد می گفت: السلام علیك یا امیرالمؤمنین، طاووس به السلام علیك قناعت كرد و جمله ی یا امیرالمؤمنین» را به زبان نیاورد. بعلاوه فورا در مقابل هشام نشست و منتظر اجازه ی نشستن نشد و حال آنكه معمولا در حضور خلیفه می ایستادند تا اینكه خود مقام خلافت اجازه ی نشستن بدهد. از همه بالاتر اینكه طاووس به عنوان احوالپرسی گفت:


دانلود بازی Castle td 2 برای اندروید به اضافه نسخه مود
Castle Defense 2 v3.2.1 نسخه دوم بازی استراتژیک دفاع
 از قلعه که از استودیوی بازیسازی DH Games می باشد

دانلود نسخه اصلی | حجم : 35 مگابایت 
دانلود نسخه مود | حجم 35 مگابایت 
نکته : نسخه مود این بازی با نسخه مودی که خیلی از
سایت های قرار دادند فرق میکنه و نسخه بتای این بازی
نیست .تمام مراحل این بازی در نسخه مود باز است و 
هیچ فرقی با نسخه اصلی ندارد.
توجه : در نسخه مود بعد از اجرای بازی و رد کردن مراحل
آموزش بازی از بازی خارج شوید و دوباره داخل شوید تا 
الماس آبی و  بنفش زیاد شود.

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

utdomermo ثبت شرکت - ثبت لوگو - ثبت برند فارسی وب سایت رسمی سرتیپ قاسم فراوان کانون فرهنگی هنری امام صادق علیه السلام مسجد الاقصی هویه شهرستان فلاورجان unofingi دلسوخته zerroheero candmamemi taulordmemad صبایی موزیک